کشکول پورتال جامع شامل خبر، سرگرمی، روانشناسی، زناشویی، مد، دکوراسیون، اشپزی، پزشکی و ....
اینترنت و دنیای جدید
جمعه 10 تير 1394 ساعت 9:19 | بازدید : 831 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

اینترنت,تاثیراینترنت بر نحوه ی تعامل و ارتباط,معایب اینترنت

نوشته شده توسط بنیانگذار سایت Persians Are Not Arabs

همه ما از فواید وجود اینترنت در زنگی روزمره آگاه هستیم، اما از طرفی شاهد تغییرات و تاثیرات منفی آن در زندگی شخصی، خانوادگی، فرهنگ  و روابط و رفتار های اجتماعی نیز هستیم.

 

ارتباط:
اینترنت نحوه ی تعامل و ارتباط را با دوستان و حتی در محیط کاری، با همکاران تغییر داده است. به عنوان مثال برای ابراز احساساتمان کافی است به جای خنده ی بلند از سه حرف (lol) استفاده کنیم و احساس خوشحالی یا خنده مان را دیجیتالی به اشتراک بگذاریم.

 

سرعت:
دسترسی سریع و آسان به اطلاعات و ارتباطات، سطح توقع و استاندارد ها را بالا برده است. بدین صورت که با عادت کردن به سرعت بالا، رفته رفته فرهنگ عجول بودن در شخصیتمان شکل می گیرد، به طوری که آمار نشان داده است اگر ویدیویی آنلاین در 2 ثانیه اول نمایش داده نشود، بیشتر مردم شروع به ترک آن صفحه می کنند.

 

همچنین این دسترسی آسان، سطح تحمل زمان پاسخگویی را کم کرده، به طوری که بیشتر افراد با عدم دریافت پاسخ سریع، دلخور و ناراحت می شوند یا حتی در بعضی مواقع باعث نگرانی و دلشوره ی آنها می شود.

 

دوستی:
اینترنت، دوستی ها را تغییر داده است. گذشته را به زمان حال آورده است و رخداد های گذشته را طوری ثبت کرده است که در زمان حال نیز بسیاری از مردم همچنان می بایستی پاسخگو باشند. دوست های حقیقی و مجازی طوری تثبیت شده اند که حذف و دوری از وقایع و زندگی خصوصیشان تقریبا غیر ممکن شده است.

 

رقابت:
دسترسی آسان به عکس های اطرافیان باعث مقایسه و رقابت بیشتر شده است. با وجود آگاهی نسبت به اینکه عکس ها فقط لحظات خوش زندگی را ثبت می کنند و نمای واقعی زندگی و مشکلات آن را به تصویر نمی کشند، اما نا خودآگاه خود را با دیگران مقایسه می کنیم و با تمرکز بر زندگی دیگران با واقعیت زندگی خود فاصله می گیریم و با گذشت زمان دلسردی و سر افکندگی را جایگزین آرامش و آسایش خود و عزیزانمان می کنیم.

 

قدرت:
اینترنت به مردم، افکار و صدایشان قدرت بخشیده است. با به اشتراک گذاشتن عکس ها و فیلم هایشان توانسته اند چهره ای از خود بسازند که با واقعیتشان تفاوت دارد. همچنین به وجود آمدن شغل های کاذبی مانند فروشنده، مشاور، مانکن، بدن ساز و ... را شاهد هستیم که معمولا بدون اعتبار و مدرک، مجوز و تجربه کافی هستند اما دوستان و طرفداران بسیاری در سر تاسر دنیا دارند.

 

تعریفی دیگر:
پس بیایید تعریفمان را از دوستی عوض کنیم که دنیای دوستی هم اکنون به شکل دیگریست، از همسایه ی خود بی خبریم در حالی که از افراد غریبه ی آن سر دنیا با خبریم. معاشرت و تفریحمان در دنیای مجازی، بدون حضور فیزیکی دوستان حقیقی محدود شده است.

 

دریافت اخبار دنیا نیز به صورت دیگریست. امروز فقط دنبال اخبار زندگی آدم های معروف نیستیم، بلکه زندگی شخصی کسانی که به هر دلیلی معروف شده اند یا کاراکتر های مجازی جالبی در ذهن مردم ایجاد کرده اند، برایمان جذاب تر است و آنقدر در این رخداد ها و اتفاقات بیهوده غرق شده ایم که مسائل و مشکلات زندگی خودمان را فراموش کرده ایم و ارزش خود و زندیگیمان را در یک لایک یا کامنت خوب از طرف دیگران می بینیم.

 

سفر:
سفر، معنا و مفهوم خود را از دست داده است. سفر های داخلی دیگر سفر محسوب نمی شوند چرا که در برابر عکس های به اشتراک گذاشته شده دوستان و کاربران اینستاگرام  در سر تا سر دنیا، رفتن به شمال یا دیگر شهرستان ها خیلی به چشم نمی آیند.

 

مردم بیشتر از آنکه از سفرشان لذت ببرند، بر روی ثبت و به اشتراک گذاشتن آن در دنیای مجازی متمرکز شده اند. بخشی از لذت های با دوستان و نزدیکان خود بودن و گردشگری، منتقل شده به اشتراک گذاری وجه و نمای لذت بردن با دوستان در فضای مجازی، هر چند واقعیت نداشته باشد.

 

ازدواج:
اینترنت با آنکه دسترسی به مردم را آسان کرده و شرایط آشنایی بین افراد را فراهم آورده است اما، انتخاب را دشوار تر کرده و به دلیل وجود گزینه های بیشتر و بهتر تصمیمگیری را مشکل کرده است.

 

به وجود آمدن روابط احساسی تند و سریع، عشق های کاذب، موقت و سطحی روند ازدواج و ارزش ها را تغییر داده است و باعث متزلزل شدن روابط زنا شویی شده است. در دنیای جدیدمان انسان بودن، عشق، اعتماد، احترام، مهربانی، صبر و گذشت که پایه های اصلی زندگی و روابط زناشویی هستند کمرنگ شده است.

 

حتی با مدرنیزه شدن که اینترنت نقش بسزایی در آن دارد، ازدواج های نا همگون از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، مالی، مذهبی و تحصیلی بیشتر شده است که می توانند دلایلی برای نا موفق بودن و حتی جدایی زندگی زنا شویی باشند.

 

عمل زیبایی:
بنا به گزارش  NewMediaTrendWatchتقریبا بیش از یک میلیارد نفرسرتاسر جهان ازشبکه های اجتمایی استفاده می کنند که بیش از نیمی از آنان بطور روزانه بیش از یک بار از آن استفاده می نمایند. متخصصین می گویند که محبوبیت این شبکه های اجتماعی نه تنها در نحوه تربیت بچه ها تاثیر گذاشته بلکه حتی باعث ازدیاد عمل های زیبایی شده و حتی شاخص های جدید عمل های زیبایی نیز بوجود آورده.

 

خوب است بدانیم که چرا تعداد جراحی های زیبایی به شدت افزایش یافته است؟
افراد با در اختیار قرار دادن عکس و چهره ی خود در فضای مجازی و به دنبال آن با توجه به نظرات مثبت  و منفی دیگران راجع به چهره یا بدن خود تصمیم می گیرند و به عمل های زیبایی سینه، شکم، بینی، چانه، تزریق ژل در نقاط مختلف بدن روی می آورند تا مطابق میل و استاندارد شبکه های اجتماعی شوند غافل از اینکه این عمل ها و تغییرات غیر قابل برگشت هستند و در برخی موارد عوارض جدی به همراه دارند که سلامت فرد را به خطر می اندازد.

 

تمرکز:

جریان اطلاعات سریع و زیاد روزمرگی باعث شده در مقابل تاخیربیشتر حساس باشیم و همچنین روی توان تمرکزو حافظه بلند مدت تاثیرگذاشته  و ذهن را به تصمیمات کوتاه مدت و آنی سوق داده. میزان اثر بخشی و کارایی افراد در هر زمینه ای نیز بخاطر همین عدم تمرکز کم شده.

 

حریم خصوصی:

زندگی شخصی، کاری و حریم خصوصی افراد تحت تاثیر این مدرنیزه شدن قرار گرفته است به طوریکه اگر شخصی نخواهد وارد این عرصه و دنیای مجازی شود، دوستان با به اشتراک گذاشتن عکس یا اطلاعات دیگر به حریم خصوصی فرد بی احترامی کرده اند. همچنین باعث شده که مردم جور دیگری رفتار کنند و بر رفتار، گفتار و نوشتار خود محتاط شوند که این عاملی است بر تغییر فرهنگمان...

 

نتیجه گیری:
در جواب به 2 مطلب می بایست اشاره کرد: آگاهی و مدیریت، که البته شکل آن برای هر کس منحصر به فرد و متفاوت است و فرمول خاص و مشترکی ندارد.

 

بطور کلی می بایستی مدیریت زندگی شخصی را با توجه به تغییرات سریع پیرامونمان، تقویت و تمرین کنیم. از آنجایی که جلوی این تغییرات را نمی توانیم و یا نمی خواهیم بگیریم باید خود را با دنیای جدید وفق دهیم و سعی کنیم بر روی اهداف اصلیمان متمرکز باشیم تا از مسیر منحرف نشویم و به بیراهه نرویم. این عوامل فقط انحراف ایجاد کرده که با توجه به سرعت زندگی بالا می تواند روز به روز فاصله مان را از اهداف اصلی بیشتر کند لذا در وهله اول به شناخت خود و آگاهی از ضعف های خود میبایستی  پی ببریم  و در وهله  دوم از تغییرات، عامل های بجود آورنده و ریشه تغییرات آگاه باشیم  و سپس راه های مقابله با آن را در حد ممکن بشناسیم.
 در نهایت نیز توصیه میشود که خود را در نکات مثبت متمرکز کنید تا از این تغییرات بهره بجویید.

 

هم چنین منطبق شدن سریع به محیط دنیای جدید و تمرین عدم مقایسه پی در پی و متمرکز شدن روی خوبی های هر دوره از زندگی (در هر جا و هر شرایطی) و تغییر تاثیر منفی بر خود چیزی است که همگی باید تمرین کنیم.

 

اینترنت,تاثیراینترنت بر نحوه ی تعامل و ارتباط,معایب اینترنت

 

دنیای دیگر:
عادت و نیاز روزمره به اینترنت اعتیاد آور شده بطوری که عدم دسترسی به آن باعث سلب آرامش و آسایش شده و عدم ارتباط با دوستان در فضای مجازی از مدت زمانی بیشتر باعث  افسردگی هم میتواند بشود.

 

• بیش از 230 میلیون توئیت روزانه ارسال می شود.
• بیش از 800 میلیون آپدیت در فیسبوک رخ می دهد.
• چهار میلیارد نفر هر روز در یوتوب ویدیو می بینند.
• بیش از یک میلیارد جستجو بتنهایی در سایت گوگل بطور روزانه انجام می گیرد.
• روزانه 4 میلیارد بازدید از سایت به اشتراک گذاری ویدیو یوتوب صورت می گیرد.
• در هر دقیقه در یوتوب بیش از60 ساعت ویدیو آپلود می شود.

 

میانگین ساعت های سپری شده توسط کاربران اینترنتی در جهان در هر ماه 16 ساعت بوده که:

 

• 22% در شبکه های اجتماعی،
• 21% در جست و جو،
• 20% در خواندن مطالب،
• 19% در ایمیل و ارتباطات،
• 13% در سایت های رسانه ای
• و 5% در خرید آنلاین بسر می برند.

حال می پرسیم آیا دنیای ما عوض نشده؟ آیا می توان مانند گذشته زندگی و حتی فکر کرد؟ یا باید خودمان را با دنیای جدید تغییر و وفق بدهیم ؟

 

بطور خلاصه می توان به بعضی معایب  دیگر نیز اشاره کرد:
معایب:
1- وجود اطلاعات غلط و گمراه کننده.
2- دسترسی راحت به سایت ها و مطالب اغوا کننده که می تواند برای گروه هایی خطرناک باشد.
3- اعتیاد آوری استفاده از اینترنت که سبب می شود بعضی ها ساعت های متمادی در سایت های متنوع و جذاب گردش کنند.
4- عوارض جسمانی ناشی از اعتیاد به اینترنت و عدم تحرک در کودکان و جوانان، هیجانات زیاد و استرس ناشی از آن، بیحوصلگی و اشکالات اجتماعی ناشی از ضعف تعامل با افراد در جامعه...
5- طعمه قرار گرفتن افراد در مقابل تبلیغات وسیع تمام رسانه های دیجیتال و اینترنتی
6- تسهیل راهای تقلب و ایده ها و افکار دیگران را بنام خود عرضه کردن و یا کلاه برداریهای اینترنتی و عرضه محصولات تقلبی.
7- سرعت بالای دنیای دیجیتال بطور کلی سبب گردیده است تا تمرکز و اندیشه ژرف در افراد دچار نقصان شود.
8- امکان بسرقت رفتن اطلاعات شخصی و عوارض سوء ناشی از آن.
9- امکان خسارت های سنگین اقتصادی در اثر از کار افتادن اینترنت در اثر قطع برق و یا ویروس ها.
10- لطمه شدیدی که به ادبیات وارد می شود بدیل آنکه از کد ها و علایم بجای جمله های زیبا و موزون و قافیه دار استفاده می شود. حتی در محاوره های اینترنتی.
11- کاهش ارزش دوستی بدلیل دسترسی راحت و زیاد از حد
12- اعتیاد به "لایک" ها و ترشح دوپامین
13- خلا زندیگی های امروزه
14- فرو رفتن در دنیای مجازی و فاصله گرفتن با دنیای واقعی
15- از دست دادن ارتباط با طبیعت


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هنر پول خرج کردن: کمتر خرج نکنید، هوشمندانه تر خرج کنید!
دو شنبه 6 خرداد 1394 ساعت 19:42 | بازدید : 214 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

پول خرج کردن

پس‌انداز کردن پول کار خیلی سختی است چون برای این کار باید دست از خیلی چیزها بکشید

 

همیشه درمورد کسب، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری پول سعی می‌کنید از سیل توصیه‌های متخصصین امور مالی و اقتصادی کمک بگیرید. اما وقتی نوبت به خرج کردن پول می‌رسد به نظر خودتان عمل می‌کنید. الیزابت دان دانشمند رفتارشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا و مایکل نورتون از دانشکده بیزنس هاروارد در کتاب خود «علم خرج کردن هوشمندانه» این نیاز شما را برآورده کرده‌اند. آنها با تحقیقاتی که در این راستا انجام داده‌اند، توصیه‌هایی کاربردی برای نحوه پول خرج کردن ارائه می‌کنند که کمکمان می‌کند پولمان را در جهت شادی و آرامش بیشتر خرج کنیم.

- خرید کردن تقریباً به یک وسواس ملی تبدیل شده است. بزرگترین باور نادرست ما درمورد نحوه پول خرج کردن چیست؟
مایکل نورتون: همه می‌دانند که پس‌انداز کردن پول کار خیلی خیلی سختی است چون برای این کار باید دست از خیلی چیزها بکشید. خرج کردن پول کاری فوق‌العاده لذت‌بخش است. اینکه پولتان را برای چیزی خرج می‌کنید که متعلق به شما می‌شود حسی فوق‌العاده می‌دهد. مردم تصور می‌کنند که خریدن چیزهای مختلف شادترشان می‌کند.

الیزابت دان: اما چیزی که فراموش می‌کنیم این است که پول به تنهایی یک هدف نیست. باید وسیله‌ای باشد برای رساندن ما به هدف‌هایمان. باید طوری استفاده شود که خوشبختی و شادی عمومی ما را در زندگی ایجاد کند.

- شما در کتابتان ۵ اصل درمورد اینکه چطور هوشمندانه‌تر خرج کنیم که شادتر و خوشبخت‌تر شویم ارائه می‌کنید. یکی از توصیه‌هایتان «خریدن تجربه‌ها» است. می‌توانید بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
مایکل نورتون: تحقیقات نشان می‌دهد که در بیشتر موارد تجربیات خرید کردن، خریدن کالاهای مادی است. مثلاً یک تلویزیون فوق‌العاده ۲۰۰۰ دلاری می‌خرید. به محض اینکه آن را روی دیوارتان نصب می‌کنید، قدیمی می‌شود. تلویزیونی جدیدتر وارد بازار می‌شود که از تلویزیون شما بهتر است و آرزو می‌کنید که کاش آن تلویزیون را داشتید. اما در نظر بگیرید که پولتان را صرف خریدن تجربه کنید. همان ۲۰۰۰ دلار را صرف رفتن به مسافرت کنید. ممکن است بگویید که خوب خریدن تلویزیون بهتر است چون در نهایت برایتان مانده است اما به این فکر کنید که تا بحال چند بار به خاطره خریدن تلویزیونتان فکر کرده‌اید درحالیکه خاطرات آن مسافرت همیشه با شما می‌ماند. ارزش واقعی تجربه در همان لحظه هویدا نمی‌شود، بلکه بعداً به ارزش آن پی می‌برید. و همانطور که نتایج یک تحقیق نشان می‌دهند، خاطرات ما روز به روز در نظرمان زیباتر و بهتر می‌شوند. بنابراین وقتی تلویزیونی که خریده‌اید روز به روز کهنه‌تر و از مد افتاده‌تر می‌شود، خاطراتتان در ذهنتان بهتر و لذت‌بخش‌تر می‌شوند.

- چطور می‌توان رفتارهای فردی را در زمینه عادت‌های پول خرج کردن تغییر داد؟
مایکل نورتون: تحقیقات نشان می‌دهد که خریدهای مادی شاید شادی‌مان را کمتر نکنند، البته ممکن است اینکار را هم بکند، اما نکته اینجاست که فایده چندانی هم برایمان ندارند. به جای خریدن چیزهایی که فرهنگ و جامعه می‌گوید باید بخریم چون مهم هستند، مثل یک خانه بزرگتر، یک ماشین جدید و از این قبیل، ما سعی داریم به مردم بگوییم قبل از اینکه کیف‌پولشان را برای خریدن چیزی از جیب یا کیفشان دربیاورند، از خودشان سوال کنند، «آیا با خریدن این چیز بیشترین شادی را برای خودم می‌خرم؟» و اگر اینطور نیست، از آنها می‌خواهیم همان پول را به طریقی دیگر خرج کنند.

الیزابت دان: گاهی‌اوقات، وقتی کالایی را می‌بینید، همان لحظه شما را به هیجان می‌آورد اما وقتی کمی بین خودتان و آن کالا فاصله می‌اندازید، باعث می‌شود در دام خریدن آن نیفتید. وقتی یک کالای فوق‌العاده در مرکز خریدی می‌بینید، با خودتان فکر کنید، «خوب می‌تونم الان این رو بخرم اما می‌تونم هم صبر کنم. و اگر بعد از گذشت یک هفته باز هم آن را همینقدر خواستم، می خرمش.»

عادت‌های پول خرج کردن

بهترین کار این است که پول هر چیزی را همان لحظه پرداخت کنید

 

- شما در کتابتان به نکته‌ای اشاره می‌کنید که وقتی ما می‌خواهیم خریدی انجام دهیم، هیچوقت عامل ارزش زمان را مد نظر قرار نمی‌دهیم. چطور می‌توانیم در این زمینه هوشمندانه‌تر عمل کنیم؟
مایکل نورتون: تصور کنید که یک نفر یک خانه بزرگ می‌خرد. یک خانه بزرگ شاید چیزی فوق‌العاده به نظر برسد. مشکل اینجاست که خانه‌های خیلی بزرگ معمولاً در مرکز شهر نیستند و به همین دلیل با خریدن آن خانه مجبور می‌شوید که هزینه بنزین بیشتری هم برای رسیدن به محل‌کارتان صرف کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که ماندن در ترافیک و رفت‌وآمدهای شهری یکی از بدترین مخرب‌های شادی انسان‌هاست. آیا واقعاً می‌خواهید شادی و وقت خودتان را با خریدن آن خانه تلف کنید؟ وقتی یک تلویزیون می‌خرید چه؟ خودتان را متعهد می‌کنید که ساعت‌ها نشسته و وقتتان را صرف زل زدن به دیوار کنید!

الیزابت دان: عوض کردن روش صرف کردن زمانتان یکی از راه‌های رسیدن به خوشبختی است اما بیشتر وقت‌ها ما به پول بعنوان هدف نهایی‌مان نگاه می‌کنیم. اگر به جای این، وقتمان را هدف نهایی‌مان بدانیم، به طریقی متفاوت به اینگونه خریدها نگاه خواهیم کرد. آنوقت می‌توانیم در زمان خرید، یک قدم عقب برداشته و بگوییم، «اگر پس‌انداز کردن این ۱۰ یا ۲۰ دلار از نظر زمانی ارزش خرج کردن را دارد؟» وقتی زمان را مهمترین متغیر وابسته در نظر بگیرید، دیدگاهتان به زندگی به کلی تغییر خواهد کرد.

- یکی از روش‌هایی که برای خرج کردن هوشمندانه پیشنهاد می‌کنید این است که «الان پرداخت کنیم، بعداً مصرف کنیم». آیا باید کارت‌های اعتباری‌مان را دور بیندازیم؟
الیزابت دان: دنیای امروز امکان خرید در زمان حال و پرداخت در آینده را به راحتی امکان‌پذیر کرده است. اما تحقیقات نشان داده است که بدهی یکی از منفی‌ترین تاثیرات را بر شادی انسان‌ها می‌گذارد. مردم به طور روزانه و مداوم به بدهی‌هایشان فکر می‌کنند. وقتی در حال رانندگی هستید یا به پیاده‌روی رفته‌اید چه چیزی به ذهنتان خطور می‌کند؟ کوه بدهی‌هایتان. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که پول هر چیزی که می‌خرید را همان لحظه پرداخت کنید.

مایکل نورتون: از طرف دیگر، اگر جلوتر از زمان مصرف برای چیزی پول بپردازید، دیگر نگرانی بدهی‌ها نخواهید بود و وقتی آن کالا یا تجربه را دریافت می‌کنید، احساس آزادی می‌کنید.

-  آیا الگویی برای «خرج کردن هوشمندانه» در دنیا وجود دارد؟
الیزابت دان: وارن بافت (Warren Buffett). آدم‌ها به او به عنوان الگویی برای پول درآوردن نگاه می‌کنند. البته الگوی پول درآوردن هم هست اما مهمتر از آن او می‌تواند نمونه برای نحوه خرج کردن پول هم باشد. پول او اندازه ندارد اما هیچوقت مقدار زیادی از پول خود را صرف خرید کالاهای مادی نمی‌کند، درعوض می‌بخشد و دیگران را هم تشویق به بخشیدن پولشان و صرف آن در کارهای انسان‌دوستانه می‌کند.

- برای آنهایی که به اندازه وارن بافت پول ندارند که بتوانند اصل شما برای «سرمایه‌گذاری روی دیگران» را اجرا کنند، چه توصیه‌ای دارید؟
الیزابت دان: تحقیقات نشان می‌دهد که کسانیکه درآمد کمتری دارند بیشتر در کارهای خیر کمک می‌کنند و بیشتر با بدبختی‌های دیگران همدردی کرده و مشکلاتشان را درک می‌کنند. ما در تحقیقمان متوجه شدیم که حتی آنهایی که برای شام شبشان مشکل داشتند، باز به افراد مستمندتر از خودشان کمک می‌کردند. کمک کردن به دیگران یکی از متداول‌ترین تجربیات احساس شادی و خوشبختی در انسان‌هاست. تحقیقات نشان می‌دهد که کمک کردن حتی به اندازه ۵ دلار به کسی که نیازمند است تاثیرات بسیار عالی برای فرد به همراه دارد. آنهایی که پول زیاد ندارند، می‌توانند به کمتر فکر کنند، مثل پولی که برای یک فنجان قهوه یا یک لیوان آبمیوه صرف می‌کنند، همان را به نیازمندان ببخشند.

- آیا وقتی به مراکز خرید می‌روید، سعی می‌کنید مردم را برای هوشمندانه‌تر خرید کردن راهنمایی کنید؟
الیزابت دان: اگر اینکار را بکنید، نگهبان‌های آنجا ما را با کتک بیرون می‌کنند! من خودم هنوز نیاز به راهنمایی دارم. با اینکه این کتاب را نوشته‌ام و سعی کرده‌ام بقیه را راهنمایی کنم باز وقتی کمپانی Apple، گوشی همراه جدید خودش را وارد بازار می‌کند، با خودم فکر می‌کنم، «واقعاً باید این را بخرم!»
منبع:مردمان


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رمز و راز یک خانواده خوشبخت
دو شنبه 24 خرداد 1394 ساعت 7:23 | بازدید : 245 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

راز یک خانواده خوشبخت

راز خوشبختی داشتن برنامه مشخص و هدفمند در خانواده است

 

آیا شما به دنبال قوانین سه دقیقه‌ای و سایر راهنمایی‌های آسان و کلیدی برای خوشبختی می‌گردید و وقت ندارید سال‌های زیادی به دنبال این اکسیر شادمانی صرف کنید؟می‌توانید اینجا عصاره خوشبختی را از رازهای کوچکی که طی زمان آزموده شده است و بر مبنای تحقیقات علمی به دست آمده، فرابگیرید.

خانواده‌های شاد برای حرف زدن با یکدیگر، مشارکت در کارهای خانه، فعالیت اقتصادی و آرامش روش‌های خاص خودشان را دارند.

در کنارهم نه مقابل هم
دانشمندان در یافته‌اند که در کنار هم نشستن حس مشارکت بهتری می‌دهد تا این‌که در مقابل هم بنشینید. خصوصا زمانی که بخواهید تصمیم‌گیری کنید. بنابراین وقتی قرار است هم‌فکری کنید کنار هم قرار بگیرید نه مقابل هم.
می بینید که این «عزیز بشین به کنارم» معروف هم حکمتی داشته است.

چراغ خاموش!
«نور کمتر آرامش بیشتر» گویا این یک قائده است که در ناخودآگاه بشر حک شده و می‌توان با کم کردن نور‌ آرامش‌بخشی یک مکالمه را افزایش داد و استرس را کاست.

بد نیست این بار که می‌خواهید از قبض‌های جدید و قیمت‌های جدید با همسرتان صحبت کنید، چند تا از لامپ‌های خانه را خاموش کنید با این کار با یک تیر دو نشان زده‌اید.

نسل آگاه
تحقیقات نشان می‌دهد بچه‌هایی که بیشتر در مورد موفقیت‌ها و شکست والدین خود می‌دانند، راحت تر می‌توانند استرس خود را کنترل کنند و انعطاف‌پذیرتر هستند.

بنابراین اگر می‌خواهید فرزندانتان کنترل استرس را یاد بگیرند به جای پنهان کردن همه چیز به آنان بیاموزید که وقتی مشکلی وجود دارد خانواده چطور از پس آن برمی‌آید. به آنها بیاموزید موفقیت حاصل زحمت همه اعضای خانواده است و شادی حاصل از آن به همه تعلق دارد.

تکیه بر بالش خوشبختی
این بالش‌ها واقعا احساس خوشبختی را افزایش می‌دهد. تحقیقات دانشگاه ییل و هاروارد نشان می‌دهد مردم وقتی روی سطح نرمی نشسته‌اند انعطاف‌پذیر و مصالحه‌جوتر از زمانی هستند که بر سطوح سفت و سخت نشسته‌اند.

پس بهتر است همین حالا اتاق کنفرانس خانواده را تغییر دهید و از جایی استفاده کنید که مبل‌های راحتی‌تان در آن قرار دارد.

زیر سایه بزرگ‌ترها
خوشبختی زیر سایه بزرگ‌ترهاست. این یک افسانه قدیمی نیست، کار آن از تعارف هم گذشته است. مطالعه مروری 66 پژوهش انجام شده نشان می‌دهد مادرانی که کودکان خود را به مادربزرگ‌ها می‌سپارند استرس کمتری دارند و فرزندان آنها نسبت به سایر کودکان خود را راحت‌تر با شرایط وفق می‌دهند.

نیمه پر، نیمه خالی
هنگام شام و ناهار اگر اعضای خانواده دور هم باشند چه باید بکنند؟ یک خانواده خوشبخت نام خدا را بر زبان جاری می‌سازد و بدون کلامی تمام محتویات بشقابش را تا ته می‌خورد و خدا را شکر می‌کند یا این فرصت را برای گفت‌وگو غنیمت می‌داند؟

بله خانواده‌های خوشبخت سر میز غذا با هم گفت‌وگو می‌کنند و از نیمه‌های پر و خالی لیوان زندگی خود سخن می‌گویند و گزارش‌های خوب و بد طول روز را با هم به اشتراک می‌گذارند و مرور می‌کنند. این واقعیت از یافته‌های حاصل از پژوهش‌های بسیاری استنباط شده است. تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که شاهد فراز و نشیب‌های زندگی والدین و طرح آن در خانواده هستند، همدلی و همراهی با خانواده و اطرافیان را بیش از دیگر کودکان می‌آموزند.

تربیت یک سرباز بالقوه
وقتی نیازهای خانواده را به نیازهای خود ترجیح می‌دهید، یک فرهنگ در خانواده پدید می‌آورید: «خدمت به دیگران و از خود گذشتگی». هرچالش در خانواده فرصتی است برای آموزش این‌که در کنار هم باشیم یا در مقابل هم و به خاطر آن چطور از خود گذشتگی کنیم.

یک برنامه سفت و سخت
کارها در یک خانواده خوشبخت همیشه هم سهل و ممتنع پیش نمی‌رود. راز خوشبختی این است که برنامه منسجم و مشخص و هدفمندی در خانواده اجرا شود. سه صفحه آماده کنید و روی هریک از آنها بنویسید: کارهایی برای انجام دادن، اوضاع در حال پیشرفت و کارهای انجام شده.

به عنوان یک عضو خانواده سعی کنید از ستون اول به ستون آخر در حرکت باشید. مطمئن باشیداین کار شما را آنقدر موفق می‌کند که هیچ سمینار موفقیتی تاکنون این اثر را نداشته است.

انعطاف‌پذیر بودن
تحقیقات نشان می‌دهد انعطاف پذیری رمز خوشبختی است. چه با افرادی که در طول روز و طی زندگی سرو کار دارید چه در مورد تکنیک‌هایی که برای نظم و انضباط، سرگرمی یا روابط عاطفی با خانواده به کار می‌برید.هرچقدر با مسائل بیشتر درگیر شوید فرسوده تر می‌شوید در حالی که انسان‌های خوشبخت مثل آب از لابه‌لای سنگ‌ها نیز راه خود را پیدا می‌کنند.

ورزش و خوشبختی
همیشه یک پای قضیه تن سالم است و تن سالم با ورزش به دست می‌آید.
جیم تامپسون، بنیانگذار موسسه مثبت‌اندیشی معتقد است والدین مهم‌ترین مسئولیت را در قبال بچه‌هایی که برای اولین بار با ورزش و مسابقات آشنا می‌شوند دارند. این روانشناس توصیه می‌کند: بعد از بازی از اشتباهات احتمالی فرزندتان جلوگیری کنید و به او بگویید: ضربه‌ای که خورده‌ای مهم نیست من فکر نمی‌کنم تو از آن اشخاصی باشی که براحتی وا می‌دهند.

رمز و راز یک خانواده خوشبخت

انعطاف پذیری رمز خوشبختی است

 

مجمع عمومی خانواده
خانواده نیز یک نهاد اجتماعی است و دلیلی ندارد ملزومات آن را لغو کنید. یکی از این ملزومات مجمع عمومی یا دور همی منظم خانواده برای حل و فصل مشکلات جاری و مشورت در مورد موضوعات آتی است.

در این جلسات می‌توانی رفتارمتعالی را به خانواده بیاموزید. اگر خانواده جای امنی برای طرح موضوعات نباشد، هیچ برنامه‌ریزی در خانواده بخوبی اجرا نمی‌شود.

در چانه‌زنی‌ها آینه رقیب باشید
مطالعات نشان داده است کسانی که در جایگاه بالا تری نسبت به شرکای خود می‌نشینند، پاهایشان را روی هم می‌اندازند و انگشتانشان را پشت گردنشان حلقه می‌کنند،احساس برتری نسبت به دیگران دارند،در حالی که کسانی که در موقعیت پایین تری می‌نشینند، موقعیت دفاعی، افت انرژی و رنجش پیدا می‌کنند.

اگر می‌خواهید در چنین وضعیتی قرار نگیرید سعی کنید در چانه زنی‌ها و بحث‌ها مثل آینه طرف مقابل باشید و موقعیت خود را همسان او نگه دارید. این کار به موفقیت شما در چانه‌زنی‌ها کمک می‌کند و در نهایت موفق‌تر و خوشحال‌تر خواهید بود.

چشم از هم برنگردانید
قطع ارتباط چشمی یکی از مهم‌ترین عوامل آغاز درگیری در خانواده است.محققان ایندیانا سال‌ها برای پایش حرکات صورت چون در هم کشیدن ابرو، جمع کردن بینی و به هم فشردن لب‌ها طی مشاجرات زناشویی وقت صرف کردند. آنها زوج‌های بررسی را 4 سال بعد نیز دوباره ‌ بررسی کردند و دریافتند از میان تمام حرکات چهره، چشم غره و برگرداندن نگاه بیشترین تاثیر را در دامن زدن به تنش‌های خانوادگی داشته است. پس اگر می‌خواهید خانواده‌ای خوشبخت داشته باشید مراقب چشم‌هایتان باشید و از چشم‌غره رفتن و چشم برگرداندن از همسرتان خود داری کنید وگرنه هرچه دیدید حقیقتا از چشم خودتان دیده‌اید!

دایره تعامل
قبلا گفتیم برای همفکری و حس نزدیکی با همسرتان در کنارش بنشینید نه مقابلش اما اکنون می‌خواهیم بگوییم که دانشمندان دریافته‌اند دایره‌ای نشستن در خانواده می‌تواند ارتباطات و تعامل خانواده را بیشتر کند. همانطور که در کنار هم نشستن همدلی را بیشتر می‌کند.

تو گفتن را بس کنید
تو گفتن را بس کنید و به جای آن ما بگویید. مثلا به جای این‌که بگویید تو باید ارتباطات را بهتر کنی بگویید: «ما باید ارتباطاتمان را بهتر کنیم.» جیمز پنه بکر روانشناس معتقد است اینطوری هردو زن و شوهر در یک تیم قرار می‌گیرید و مجبور نیستید در جبه‌های مقابل بجنگید.

وقت بی‌حوصلگی
دو روانشناس محقق شیکاگو دریافته‌اند که بین ساعت 6 و 8 پراسترس‌ترین زمان در شبانه‌روز است. والدین روز پراسترس کاری خود را پشت سر گذاشته‌اند، بچه‌ها خسته‌اند و اعضای خانواده همه در خانه جمع شده‌اند.

این زمان اصلا وقت مناسبی برای گله‌گذاری نیست. پس لطفا این ساعت‌ها را حتی‌المقدور به کارهایی بپردازید که برایتان تمدد اعصاب به همراه می‌آورد نه تنش بیشتر.

استدلال سه دقیقه‌ای
جان گاتمن از دانشگاه واشنگتن طی تحقیقاتی دریافته است مهم‌ترین نکات هر استدلالی می‌تواند طی سه دقیقه اول بحث بخوبی دریافت شود و بعد از آن مردم اغلب حرف‌هایشان را با صدای بلندتری تکرار می‌کنند.

پس شما هم از این پس سعی کنید تمام پیام و مباحثه خود را به بهترین نحوی در سه دقیقه خلاصه کنید زیرا بیش از این دیگران را خسته خواهید کرد.
منبع:سلامت نیوز


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


انتخاب هدف و راههای رسیدن به اهداف عالی
دو شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 9:8 | بازدید : 178 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

انتخاب هدف

اهداف هر شخص نمایانگر شخصیت درونی او هستند

 

هدف، موضوعى است كه توجه انسان را به خود جلب مى كند به گونه اى كه سرنوشت حيات و شخصيت و منش انسان را جهت مى دهد و انسان را وادار مى كند تا آن هدف را كه در واقع مى تواند جزء جدايى ناپذير انسان باشد، بشناسد و براى رسيدن به آن هدف از هيچ كوششى دريغ نكند.

اهداف هر شخص نمایانگر شخصیت درونی او هستند. شخصیتی که حالات بیرونی او را شکل می‏دهند. دستیابی به اهداف هر چند کوچک، باعث ایجاد تفکری مثبت نسبت به خود و در نتیجه بالا بردن ضریب اعتماد به نفس و در نهایت آسان جلوه نمودن همۀ امور می‏ شود. اما بی مقدمه، چگونه  هدفی دست یافتنی است ؟ یا به زبانی دیگر اهداف چگونه باید انتخاب شوند تا سریعتر به آنها نائل شده و نتیجۀ بهتری بگیریم ؟

شناخت و اهمیت انتخاب هدف
يكى از مسائلى كه در موفقيت هر فرد اهميت فوق العاده دارد، بلكه پايه و اساس موفقيت است، شناخت و انتخاب هدف است، زيرا انسان، آزاد و خود مختار است و هدف خود را براساس عقل و منطق برمى گزيند، اما هدفِ حيوان را غريزه معيّن مى كند. بنابراين در هر حركتى بايد بدانيم چه مى خواهيم، به كجا بايد برويم و از چه ابزارهايى براى رسيدن به مقصد بهره ببريم تا بتوانيم بهترين راه رسيدن به آن را برگزينيم. تا مقصد و مقصود براى ما مشخص نباشد، انتخاب راه و رسيدن به آن هم مقدور نخواهد بود. رسيدن به مقصد با هدفِ نامعلوم و راه نامشخص و در زمان غير معيّن، امرى ناممكن است. زندگيِ بدون هدف و مقصد، زندگى واقعى نيست. بى هدفى، انسان را به پوچى و نيهليسم مى كشاند. تحقيقات نشان مى دهد بعضى از كسانى كه خودكشى كرده اند در زندگى هدفى نداشته اند.

اولين و عمده ترين دليلِ آن كه عده اى از مردم موفق نمى شوند، آن است كه نمى دانند چه مى خواهند و در اين بين سر در گم شده اند… آن ها بدون هدف به دور خود مى چرخند و در پايان به همان نقطه آغازين برمى گردند و به دنبال هدفى نامعلوم و عبث با سرعت به بيراهه مى روند و تصور مى كنند كه به جلو مى روند.شايد بعضى بپندارند كه شناخت هدف، كار آسانى است و در بدو امر هم چنين مى نمايد، لكن با كمى دقت در مى يابيم كه چنين نيست، زيرا در يك نگاه كلى هدف ها بر دو قسم اند: يك قسم هدف هايى هستند كه شناخت آن ها با اندك معلومات و تجربه ممكن است; اين هدف ها هدف هاى معمولى و مقطعى است. اما يك سلسله هدف هاى عالى و چند بعدى نيز هست كه شناخت آن ها به دانش و تجربه و انديشه بسيار نياز دارد.

اهميت هدف

هدف باید قابل دسترسی و در دسترس باشد

 

معیار تعیین اهداف چیست ؟
ابتدا باید هدفی را که می‏خواهیم انتخاب کنیم ببینیم آیا ارزش رسیدن دارد یا نه. منظور اینکه ببینیم آیا این هدفی که من انتخاب می‏کنم مرا به ارزشهایم خواهد رساند یا خیر. گزینش این هدف ضرورت دارد؟ آیا من به رسیدن به این هدف نیاز دارم؟ آیا این هدف واقعا ارزشمند است؟ روشنتر عرض کنم، محاسبه کنیم که انتخاب این هدف آب در هاون کوبیدن است یا کار نیکو کردن است که پرش کنیم (کار نیکو کردن از پر کردن است) به این معنا که شدیدا در راه رسیدن به هدفمان تلاش کنیم.

- هدف باید مشخص و معین باشد. (یک عدد اتومبیل پژو)

-  قابل اندازه گیری باشد. یعنی حتی مختصات آنرا هم بتوان از همین حالا تعیین کرد. (اتومبیل پژو سفید مدل ۸۷) – در خیال و توهم نگنجد و مربوط به زمان آینده و قدیم نیز نباشد.

- هدف قابل دسترسی و در دسترس باشد. (یک عدد اتومبیل فورد مدل ۲۰۰۹ تقریبا در ایران در دسترس نیست پس پژو سفید انتخابی بهتر است) – خیلی زیاد من هدفم را دوست دارمبزرگ و عجیب نباشد -> رسیدن به اهداف بسیار بزرگ نیازمند کسب موفقیت‏های پی در پی کوچک و در نهایت آمادگی برای رسیدن به اهداف بزرگ و در نتیجه کسب موفقیت‏های بزرگ است.

- هدف مطابق با علاقه و خواست ما باشد. (من به اتومبیل سفید بیشتر علاقه دارم، از نوع پژو) – البته علاقه به موارد بیهوده زیاد است مثلا تزیین بیخودی اتومبیل و یا علاقه به داشتن یک عتیقۀ گرانقیمت و بی مصرف. در نقطۀ مقابل، در مواردی که علاقه نداریم اما می‏دانیم هدفی موثر و مفید است، باید با کسب اطلاعات ایجاد علاقه کنیم.

- در بازۀ زمانی مشخصی تعیین شود و دستیابی به آن محدود به زمان باشد. (می خواهم یک اتومبیل پژو مدل ۸۷ تا ۳ ماه دیگر داشته باشم) – در بازۀ زمانی یک ماه تا حداکثر یک یا دو سال باشد و همچنین کمتر یا بیشتر نباشد. مثلا ترک سیگار که شاید به یک روز بتوان این کار را انجام داد اما سه روز دیگر دوباره تکرار می‏شود ولی اگر در بازۀ زمانی یک ماهه باشد با کم کردن روزی یک نخ، می‏توان تا حدودی این هدف را عملی کرد.
که نتیجۀ این نوع انتخاب همان انتخاب هوشمندانه است.

نقش هدف در كسب موفقيت

اهداف مهمتر و لازمتر در اولویت دستیابی قرار دارند

 

نقش هدف در كسب موفقيت
 افراد عادى در مسير تند باد حوادث و عوامل جبرى جامعه و محيط و تاريخ، خود را مى بازند و تسليم شرايط موجود مى شوند و منتظر مى مانند تا آن عوامل آنان را به سمت و سويى بكشاند. چنين افرادى در اين انديشه نيستند كه با هدف گيرى هاى صحيح و عاقلانه بتوانند خود را در مسير تكامل قرار دهند، ترقى و انحطاط براى آنان مطرح نيست، بلكه مانند حيوان براساس غريزه حركت مى كنند و جز به لذت هاى حيوانى به چيزى ديگر نمى انديشند. اما انسان هاى بلند همت حتى زمانى كه موفقيتى هم به دست مى آورند، كوشش مى كنند با انتخاب هدف هاى عالى تر و كوشش هاى جدى تر آن را وسيله تكامل بيشتر قرار داده و از آن عبور كرده به موقعيت بهترى دست بيابند. در واقع هر هدف عالى براى آنان بسان آب زلالى مى شود كه به ريشه درخت شخصيت انسانى آنان نفوذ كرده و آن را شكوفا و بارور مى سازد. پس براى رسيدن به موفقيت، در اولين گام بايد بدانيم چه هدفى را دنبال كنيم و چه مى خواهيم تا بتوانيم براى رسيدن به آن برنامه ريزى كنيم.


يك نوجوان و جوان بايد در نظر بگيرد در آينده مى خواهد چه نقشى را در جامعه ايفا كند؟ چه كاره شود؟ به كدام سو برود و از چه راهى زندگى اش را تأمين كند؟ چه شغلى در آينده شايسته است برگزيند؟ در كدام شهر زندگى كند و چگونه براى خود و جامعه اش مفيد باشد؟ بايد اهداف مقطعى و دراز مدت خويش را در آغاز راه با فكر و انديشه و مشورت با ديگران مشخص كند تا در تصميم گيرى دچار ترديد و خطا نشود.

چه کنیم تا بهتر و مثمر ثمر هدف انتخاب کنیم ؟
- بدانیم چه کسی هستیم و چه خصوصیاتی داریم مثلا نقاط قوتی داریم که در رسیدن به این هدف به ما کمک می‏کند پس با قوای بیشتری هدف را دنبال می‏کنیم و یا اینکه نقاط ضعفی داریم که شاید در رسیدن به این هدف ما را خسته کند، پس باید در رفع آنها کوشید. مثلا تنبلی یکی از نقاط ضعف بسیاری از انسانهاست و همچنین ناامیدی.

 

- با اعتماد به نفس و اطمینان به رسیدن به هدف شروع کنیم و بدانیم که وقتی شروع کردیم، هیچ چیز جلودار ما نیست و هیچ مانعی وجود ندارد که بتواند جلوی ما را بگیرد.


- افرادی را برای خود نمونه و الگو قرار دهیم. نه اینکه مثلا آقای … که صاحب کارخانه … است و یا استاد … که صاحب سبک است. همین عباس آقای سرکوچه هم که به هدفی مانند هدف ما رسیده می‏تواند نمونه باشد.

 

- وسایل لازم برای مسیر را وصلۀ خود کنیم مانند امیدواری، پشتکار، کوشش، تفکر مثبت، جذب.


- قبل از انتخاب هدف در مورد آن تحقیق کرده و سختی‏ها و چالش‏های آنرا بدانیم تا عزم خود را بیشتر جزم کرده و با امید بیشتری شروع بکار کنیم.

 

- اهداف مهمتر و لازمتر در اولویت دستیابی قرار دارند.
- هدف را دستیافته ببینیم و حال بررسی کنیم که این راه به رفتنش می‏ارزد یا خیر.
گردآوری:بخش روانشناسی بیتوته

منابع:
pourali.net
old.ido.ir

 


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چگونه با ناامیدی مبارزه کنیم
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1394 ساعت 19:17 | بازدید : 278 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

احساسات منفی و ناامیدی,اخبار نا‌امیدکننده

زمانی که احساسات منفی و ناامیدی در زندگی ما ایجاد می‌شوند می‌توانیم با آن مبارزه کنیم تا در زندگی ما را با مشکلات بعدی روبه‌رو نسازد.

در صورتی که گاهی به ناامیدی رسیدید، خواندن این مقاله برای شما بسیار مفید خواهد بود.

نکته مهم
به یاد داشته باشید که هرگز ناکامی‌های خود را در قالب عجز و ناتوانی یا خشم به نزدیکان خود نشان ندهید.

اخبار نا‌امیدکننده و اتفاقات بدی که می‌افتد تمام ذهن شما را درگیر می‌کند و اینجاست که این اتفاقات بد از شما مطالبه می‌کند و شما باید مقرری‌اش را بپردازید.

بنابراین، زمانهایی وجود دارد که شما به واسطه خبرهای بدی که ناگهان به شما می‌رسد احساس ناامیدی می‌کنید و تا حدودی این خبرها به شما القاء شده است که باعث شده که شما به این ناامیدی برسید، احساسی که منجر به ناامیدی در کار و ازدواج می‌شود و احساس بدی که به شما دست می‌دهد و این حقیقت است.

اما واقعیت این است که ذهن انسان‌ها کاملاً به این مسائل واکنش نشان می‌دهد بنابراین شرایط دشوار و سختی که یک فرد در آن قرار می‌گیرد تاحدودی می‌تواند مسیر غلبه بر آن را پیدا کند و بدرخشد.

درحقیقت شیوه‌‌ای که مغز ما طراحی شده است امکان ندارد که این غم و اندوه طولانی مدت ادامه یابد.

بعضی زمانها ما نیاز به تلنگر داریم یک یادآوری ملایم که به ما کمک می‌کند که با ناامیدی خودمان کنار بیاییم و این دقیقاً آن چیزی است که در این مقاله آورده شده است...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نکاتی برای مثبت اندیش بودن
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1394 ساعت 9:12 | بازدید : 286 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

مثبت اندیشی,مثبت اندیشیدن, اندیشه های مثبت

اگر می خواهید مثبت اندیش باشید کافی است نکات زیر را فراموش نکنید.
مثبت اندیشیدن آدمی را در رسیدن به اهداف زندگی یاری می کند و سبب افزایش شور ، نشاط و کارآمدی و سازندگی می شود.برای رشد و گسترش نگرش مثبت به آینده در خود باید:

1 - جایگاه های سودمند و خوشایند را در ذهن خود مجسم کنید.

2 - هنگام سخن گفتن از واژگان مثبت بهره ببرید.

3 - همواره کوشش کنید اندیشه های منفی و خطا را از ذهن خود دور کنید.

4 - به جنبه های مثبت و سازنده زندگی تان نگاه کنید.

5 - با دارندگان اندیشه های مثبت، رفت و آمد کنید.

6 - از فیلم ها و داستان های الهام بخش سود جویید...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


3 راه موثر برای بالا بردن کیفیت زندگی
چهار شنبه 26 ارديبهشت 1394 ساعت 20:5 | بازدید : 236 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

کیفیت زندگی, ارزش زندگی کردن ,زندگی نامتعادل

نحوه تفکر شما در مورد کیفیت زندگی تان نسبت به حوادث تاثیر گزار است.

 

هیچ چیز بدتر از آن نیست که یک فرد ثروتمند همیشه ناراحت و عصبانی باشد. هیچ دلیلی برای این موضوع وجود ندارد اما با این حال من هر روز با این پدیده سروکار دارم. این موضوع ناشی از داشتن زندگی نامتعادل و انتظارات زیاد و همچنین نارضایتی از داشته های فردی ست که کیفیت زندگی را کاهش می دهد.

شما بدون قدردانی و تحسین آن چه که دارید نمی توانید به خواسته های واقعی تان برسید. اما چگونه باید تعادل را در زندگی برقرار کرد؟ در یک زندگی نامتعادل موفقیت چه معنایی دارد؟

حدود چهار دهه است که هرقدم از زندگی را به مردم و برخی از زنان و مردان بسیار مهم جهان، آموخته ام. من با مدیران شرکت های بزرگ و کوچک کار کرده ام. در تمامی این موارد دریافته ام که مردم در هر لحظه 3 تصمیم کلیدی می گیرند که کیفیت زندگی خود را بالا می برند و به زندگی شان جهت می دهد. اگر در هنگام این تصمیم گیری ها حواست تان را جمع نکنید، مانند اغلب افرادی می شوید که از لحاظ فیزیکی در وضعیت خوبی قرار ندارند. از نظر احساسی افسرده فرسوده هستند و از لحاظ اقتصادی نیز در وضعیت استرس آوری قرار دارند. اما اگر آگاهانه تصمیم گیری کنید، می توانید امروز مسیر زندگی تان را به معنای واقعی تغییر دهید.

این تصمیم‌ها زندگی مالی‌تان را متحول می کند


اولین تصمیم: موضوع مورد توجه خود را با دقت انتخاب کنید
در هر لحظه میلیون ها موضوع برای جلب توجه شما با هم رقابت می کنند. شما می توانید یا به مسائلی فکر کنید که در حال حاضر و در کنار شما در حال وقوع هستند یا در آینده قرار است رخ دهند. همچنین ممکن است به گذشته بیندیشید. به هر چیزی که توجه کنید، انرژی فرستاده می شود. موضوعات مورد توجه شما و الگوی انجام آن به کل زندگی شما شکل می دهد و باعث افزایش کیفیت زندگی شما می شود. علاقه مندید که روی چه حیطه ای تمرکز کنید؛ به چیزهایی که دارید یا چیزهایی که در زندگی شما وجود ندارد؟ مطمئنم که به هر دو روی سکه توجه می کنید. اما اگر افکار همیشگی تان را بررسی کنید، بیشتر برای چه مواردی وقت گذاشته اید؟

بیشتر از این که به چیزهایی فکر کنید که در اختیار ندارید یا حسرت کسانی را بخورید که از لحاظ اقتصادی از شما جلوتر هستند، شاید باید اعتراف کنید که در مورد مسائلی غیر از مسائل اقتصادی باید قدردان باشید؛ شما می توانید شکرگزار سلامتی، خانواده، دوستان، موقعیت ها و ذهن تان باشید.

افزایش عادت تحسین داشته های تان می تواند سطح جدیدی از کیفیت زندگی سلامت و ثروت عاطفی را برای تان به ارمغان بیاورد. اما سوال اصلی این است که آیا برای داشتن احساس شکرگزاری عمیق از ذهن، بدن، قلب و روح تان مایه می گذارید؟ آن جاست که می توانید لذت، شاید و رضایت را پیدا کنید...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راهکارهای کارآمد در مواجه با ناکامی
سه شنبه 6 ارديبهشت 1394 ساعت 17:16 | بازدید : 215 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

KEYWORDS

 

اغلب همه ما در طول زندگی خود دچار ناکامی هایی شده ایم که شاید بعضی از آنها تاثیرات مخربی هم روی ما گذاشته باشند حال ما برای جلوگیری از این تاثیرات منفی باید در صورت مواجه با ناکامی ها با آنها مقابله کنیم.

خسرو تاش مشاور کودک و نوجوان در یادداشتی که در ادامه می خوانید راهکارهای کارآمد در مواجه با ناکامی را تشریح کرده است:

بدون شک همه افراد در طی زندگی روزمره خود با مشکلات متعددی مواجه هستند و هر فردی با استفاده از روش های خاصی از مقابله سعی خواهد کرد که بر مشکلات اعمال کنترل کند. نحوه مواجهه یک فرد با مشکلات، اثری تعیین کننده در حفظ یا عدم تعادل در زندگی هر شخص خواهد داشت. ما در اینجا به مواردی اشاره خواهیم کرد که شما را در جهت مواجه کارآمد با مشکلات یاری خواهد کرد. جهت دستیابی به این هدف، به موارد زیر دقت کنید:

1ـ احساسات خود را به طور مشخص و واضح بشناسید.

زمانی که فردی دچار بحران عاطفی می شود احساسات معینی را تجربه می کند. تعدادی از این احساسات عبارتند از:

الف ـ اضطراب؛ که شامل احساس ترس، عصبیت و آسیب پذیری است. در واقع اضطراب پاسخی است که در مقابل درک موقعیت تهدید رخ می دهد.

ب ـ افسردگی؛ که شامل احساس ضعف، نا امیدی و بی ارزشی است و با احساس غمگینی شدید همراه است.

ج ـ خشم؛ احساسی است که بر اثر یک ناکامی عمیق ایجاد می شود وگاهی تمایل به آسیب کلامی یا بدنی به دیگران یا حتی خود فرد را در پی خواهد داشت.

احساسات ، نشانه هایی هستند که حاکی از وجود مشکل یا فشار عصبی، حول وحوش فرد مورد نظر می باشند. آگاه شدن از آن ها اولین گام جهت برطرف کردن مشکل است. در صورتی که فرد با صراحت کامل نسبت به احساسات خود شناخت پیدا کند و این احساسات را نشانه وجود مشکل بیرونی یا درونی بداند، در آن صورت خواهد توانست قدم بعدی جهت بررسی منابع کمک رسان را آغاز کند.

2- به تجزیه و تحلیل افکارخود بپردازید.
زمانی که تحت استرس یا فشار روانی هستید، سعی کنید موقعیت را شناسایی کرده و احساس خود نسبت به آن حادثه را نیز مورد تحلیل قراردهید. در حالت معمولی شاید متوجه افکار و خودگویی های خود در حین مسئله مورد نظر نباشید ولی بدانید که این افکار تاثیر بسیار عمیقی بر روی احساس و عمل شما خواهند گذاشت. ممکن است از طریق افکار غیر منطقی و خود گویی های منفی به طور نادانسته ای احساس فشار خود را افزایش دهید. جهت بررسی این موضوع لازم است به بررسی روش هایی که یک فرد افکار خود را به طریق غیر منطقی نظم می دهد و باعث تحریف موقعیت می شود بپردازیم زیرا با آگاهی از این افکار، در کنترل آن ها تواناتر عمل خواهید کرد...

 


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


افراد کم اراده این نکات را نادیده نگیرند
سه شنبه 25 فروردين 1394 ساعت 19:36 | بازدید : 308 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

افراد کم اراده,ضعف در اراده, کم‌ارادگی

اگر شما هم جزو افراد کم اراده هستید این نکات را فراموش نکنید. این نکات می تواند راهنمایی زیادی به شما کند.

چندی پیش مطلبی را در خصوص غلبه بر تنبلی منتشر کردیم که در آن به طور ویژه در خصوص تکیه بر اراده صحبت شده بود، حال آن‌ که ضعف در اراده به عنوان یکی از عوامل ایجاد تنبلی در افراد قابل بحث است. وقتی ما در توصیف خصوصیات شخصی می‌شنویم یا می‌گوییم فلانی کم اراده است، فردی ناموفق و غالبا ناراحت تجسم می‌شود که توانایی انجام هیچ کاری را به صورت کامل و به تنهایی ندارد...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راهنمای گذر از بحران عاطفی
سه شنبه 15 خرداد 1393 ساعت 15:18 | بازدید : 340 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

بحران عاطفی,نامزدی شکست خورده,دوران نامزدی

وقتی یک رابطه عاطفی، نامزدی یا حتی ازدواج با شکست مواجه می شود، حس خلاء، بدبینی، افسردگی و ناامیدی بر وجود شخص سایه می اندازد. درنگاه شخصِ شکست خورده، همه چیز تیره و تار و بی فایده جلوه می کند و بدترین اتفاق ممکن، شنیدن نصیحت و سرزنش و استدلال های منطقی از سوی اطرافیان است.

کسی که در دوران نامزدی شکست خورده، مدام درگیر سیکل معیوب ذهنیِ خودش است. مجموعه ای تمام نشدنی از سوالات و چراهای بی جواب را در ذهنش مرور می کند. چرا به هم نرسیدیم؟ چرا رها شدم؟ چرا نشد؟ کجا اشتباه کردم؟ کجا کم گذاشتم؟ چرا برایش کافی نبودم؟ دیگر چه کار باید می کردم؟ در این میان، شاید تنها و مهم ترین و تاثیرگذارترین راهِ ممکن، این باشد که فرد به خودش بیاید و از درون تکان بخورد و تصمیم به تغییر بگیرد و شاید اولین گام فرآیند تغییر، شناختِ دقیق خود و ضعف های ارتباطاتِ بین فردی باشد.

دلبستگی یا وابستگی
ارتباط عاطفی بین انسان ها، معمولا به دو شکل بروز پیدا می کند: دلبستگی و وابستگی. دلبستگی، شکلِ سالمِ یک ارتباطِ عاطفی و وابستگی، شکل ناسالم آن است. دلبستگی یک مکانیسم طبیعی، سالم و ضروری برای بقاست، اما وابستگی، یک مکانیسم غیرطبیعی، مَرَضی، ناسالم و مُضر است. دلبستگی، زمینه ساز حس امنیت، آرامش، آزادی و از همه مهم تر، حس تعلق است. در حالی که وابستگی، زمینه ساز احساس عدم امنیت و آشفتگی، محدودیت و متاسفانه، احساس تملک است.

قالب های ذهنی، زمینه ساز دلبستگی و وابستگی
طرح واره، قالب ذهنی یا در واقع لنز و عینکی که ما برای نگاه به دنیای پیرامون و ارتباطاتمان به چشم می زنیم، در کودکی و در محیط خانه و خانواده شکل می گیرد که تاثیر عمیق و مستقیم بر ارتباطات عاطفی ما در بزرگسالی دارد. کودکانی که در خانواده های سرد، بی اعتنا، تندخو و پرخاشگر پرورش پیدا می کنند، افرادی بی اعتماد و بدبین هستند با طرح واره رهاشدگی و نقص و ناکافی بودن و آن ها که در خانواده های سختگیری که برای دوست داشتن فرزندانشان پیش شرط می گذارند، رشد کرده اند، افرادی هستند با طرح واره اطاعت و ایثار که در رابطه، از همه چیزشان می گذرند و البته هر دو طیف به شدت مستعد وابستگی و در نتیجه عدم پایداری در ارتباط و شکست عاطفی هستند.

اگر وابسته بودیم و شکست خوردیم...!
حال اگر به واسطه دلایل درونی یا بیرونی، طعم تلخ ناکامی و شکست را چشیدید و مجبور به دست و پنجه نرم کردن با کابوس خلاء و تنهایی شدید:


* مدام در پی تخریب طرف مقابل برنیایید، چرا که نیمه پنهانِ تنفر، عشق و علاقه است؛ وقتی نسبت به یک نفر ابراز تنفر می کنیم، به این معنی است که هنوز به او توجه داریم. طرف مقابل، خوب یا بد، تمام شده است. لطفا اینقدر وقت و انرژی برای تحلیل جزئیات رفتار و زوایای شخصیت کسی که از زندگیتان رفته، نگذارید.


* از گفت وگوهای تکراری و بی حاصل درونی بپرهیزید. سرزنش و محاکمه خودمان، هیچ فایده ای ندارد، چرا که استدلالِ بر پایه احساس است و به هیچ جایی نمی رسد.


* به سیر بروز احساسات منفی، نظم بدهید. به این معنی که به خودتان، فرصت سوگواری و اشک ریختن بدهید، اما در زمان مشخص و مدت معینی از هر روز. در واقع به جای این که اجازه بدهید احساسات منفی، به سراغتان بیایند، شما به سراغ احساسات بروید و مدیریت و کنترلشان کنید.


* به هیچ وجه منتظر نمانید حالتان خوب شود و بعد به سراغ کارهای معمول و روزمره مثل کار و درس بروید. بلکه تمام سعی تان را بکنید که در اولین فرصت، فعالیت های همیشگی را از سر بگیرید. یادمان باشد تغییر در افکار، مستلزم تغییر در رفتار است.

مرده متحرک نشویم!
شاید یکی از مهم ترین راه های در امان ماندن از آسیب های یک چنین اتفاق عمیقی، تحلیلِ منطقیِ قضایا و رسیدن به یک بینش و بصیرت واقعی نسبت به ماجراست. یعنی سعی کنیم برای چراها و سوال هایمان، یک پاسخ منطقی پیدا کنیم تا بتوانیم کنار بیاییم. در غیر این صورت، فکر و خیال ها و احساسات منفی انرژی روانی ما را به صفر می رسانند و ته کشیدن انرژی روانی یعنی نابود شدن انگیزه ادامه زندگی، بدبینی به موقعیت‌های جدید ازدواج از بین رفتن نشاط و شادی و امید و در یک کلام، تبدیل شدن به مرده متحرک!
منبع: خراسان


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راهکارهای عملی برای اینکه شادی را بیاموزیم
دو شنبه 11 مرداد 1393 ساعت 21:47 | بازدید : 329 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

زندگی شاد,افراد بسیار شاد, راه‌های افزایش شادی

همه می‌دانیم که بسیاری از افراد دائما غمگین، تحریک‌پذیر و زودرنج هستند. علاوه بر این، هر روز با افراد بسیار شادی روبه‌رو می‌شویم که شاید گاهی غمگین شوند و یا دچار استرس‌های روزمره شوند، اما می‌ببینیم که آنها به خوبی استرس‌هایشان را کنترل می‌کنند، از روش‌های مناسبی برای مدیریت استرس‌ها در زندگی‌شان استفاده می‌کنند و در نتیجه، روزهایشان پرثمرتر و لذت‌بخش‌تر می‌شود.

شایداین سؤال مطرح شود که آیا این افراد از همان ابتدا که به دنیا می‌آیند شادند. شاید عده‌ای آنها را افرادی خوش‌اقبال بدانند که همواره بخت با آنها یار بوده است. بسیاری از افراد معتقدند که پول شادی می‌آورد و افراد پولدارتر شادتر از بقیه افراد هستند. اما در مورداین که واقعا چه چیزی شادی بیشتری می‌آورد "دانیل کافمن" روان‌شناس دانشگاه پرینستون پاسخی دارد. او که به خاطر ساخت ابزاری برای سنجش شادی برنده جایزه نوبل شده است، در بررسی‌های خود متوجه شد که چهار فعالیت باعث شادی افراد می‌شود که عبارتند از: فعالیت‌های اجتماعی، استراحت، عبادت و خوردن. بعد از این چهار فعالیت، ورزش و تماشای تلویزیون در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

یکی از مهم ترین سؤالات در مبحث شادی این است که تا چه اندازه شادی ما تحت کنترل ماست.

دکتر سونیا لی یو بمیرسکی به بهترین وجه به این سئوال پاسخ داده است. بمیرسکی معتقد است که زندگی شاد ما شبیه نموداری است که 50 درصد از آن در کنترل ژن، 10 درصد در کنترل شرایط محیطی و فقط 40 درصد در کنترل ماست. پژوهش‌های تجربی بر روی دوقلوها نشان داده است که هر شخصی با یک سطح معین از میزان شادی به دنیا می‌آید. بدین معنا که هر فردی بعد از احساس شادی بسیار زیاد و یا غم بسیار زیاد، دوباره بعد از مدتی به همان سطح معین میزان شادی و غم برمی‌گردد.

مهم نیست چه اتفاقی در زندگی ما می‌افتد- خوب، بد یا فوق‌العاده. ما کلا تمایل داریم که به وضعیت نقطه تعادل یا همان نقطه معین خود برگردیم. مثلا یک هفته پس از حادثه سونامی، کودکان خانواده‌های آسیب‌دیده با لبخند به مدرسه‌هایشان می‌رفتند. تحقیقات نشان می‌دهد که ما تمایل به بودن در حالت طبیعی داریم. هیچ‌گاه نه در اوج شادی و نه در اوج غم باقی نخواهیم ماند. حتی یک مطالعه نشان داده افرادی که در تصادف اعضای بدنشان را از دست داده‌اند بعد از مدتی دوباره تمایل به شاد بودن را از خودشان نشان می‌دهند، هرچند شاید هیچ‌گاه نتوانند به میزان سابق شاد باشند. برای مثال، ما شاید یک هفته بعد از تصادف عصبی و مضطرب باشیم، اما بعد از هشت هفته به حالت طبیعی‌مان برخواهیم گشت.

تحقیقات " دیوید لکین " از دانشگاه مینه‌سوتا، نیز «نقطه تعادل» شادی را تأیید می‌کند. تحقیقی که لکین بر روی چهار هزار دوقلو متولد مینه‌سوتا طی سال‌های 1936 تا 1955 انجام داد نشان داد حدود 50 درصد از رضایت زندگی افراد از برنامه ژنتیکی آنها ناشی می‌شود و در واقع، ژن‌ها نحوه برخورد مناسب با استرس‌های زندگی، سطوح اضطراب و افسردگی آنها را تعیین می‌کنند و بدین طریق بر میزان شادی ما اثر می‌گذارند. طبق نظریه بمیرسکی، 10 درصد از بهزیستی کلی افراد نیز تحت تأثیر عوامل محیطی مانند مذهب، موقعیت اجتماعی، وضعیت تأهل، درآمد و غیره قرار دارد.

از نظر بمیرسکی، 40 درصد باقی مانده از نمودار شادی ما در کنترل ماست. یعنی ما تا 40 درصد فرصت افزایش سطح شادمانی را داریم و این کار از طریق فعالیت‌های ارادی‌مان انجام می‌شود.

بمیرسکی در طول هفده سال کار و تلاش مداوم که روی راه‌های افزایش شادی انجام داد، دریافت که افراد شاد دارای الگوهای فکری و رفتاری خاص هستند که چند نمونه از این نوع فعالیت‌ها و افکار در زیر آمده است.

زندگی شاد,افراد بسیار شاد, راه‌های افزایش شادی

افراد شاد:
ـ وقت زیادی را صرف خانواده و دوستان، تربیت بچه‌ها و لذت بردن از این روابط می‌کنند.
ـ قدردان چیزهایی که در زندگی دارند هستند.
ـ در کمک کردن به دیگران پیش قدم هستند.
ـ لذت‌ها و خوشی‌های زندگی‌شان را حفظ می‌کنند و تلاش می‌کنند در لحظه حال زندگی کنند. بنابراین، وی به این نتیجه رسید که راه‌های زیادی برای افزایش شادی وجود دارد. اما در مجموع، به این نتیجه رسید که سه تمرین وجود دارد که افراد در صورت انجام دادن آن طی یک دوره دو سه ماهه می‌توانند شادی‌شان را افزایش دهند.

تمرین قدردانی: در این روش، افراد تمامی چیزهایی را که در زندگی‌شان دارند و قدرشان را نمی‌دانند می‌توانند در دفترچه‌ای ثبت کنند تا هر روز مشاهده شان کنند و قدرآنها را بدانند. یا می‌‌توانند نامه‌ای به دوست یا والدین خود بنویسند و از زحماتی که برایشان کشیده‌اند قدردانی و تشکر کنند. تمرین‌های قدردانی باعث بهبود خلق افراد می‌شود. در تأیید این مطلب، «رابرت امونز» از دانشگاه کالیفرنیا، دریافت که افرادی که سلامتی خود را حفظ می‌کنند و احساس شادی زیادی می‌کنند معمولا قدردان چیزهایی هستند که در زندگی دارند. این افراد حتی هنگام بیماری نیز راحت‌تر با درد کنار می‌آیند و بهبودی سریع‌تری دارند.

تمرین نوع‌دوستی یا مهربانی: روش دیگر آن‌طور که روان‌شناسان مثبت‌گرا نام نهاده‌اند، نوع‌دوستی یا مهربانی است. در این روش، به افراد تعلیم داده می‌شود که چگونه برای دیگران کارهای نیک انجام دهند. مثلا می‌توانند برای ملاقات با بیماران به بیمارستان‌ها بروند و یا به دیگران در کارهایشان کمک کنند. افراد حداقل باید به طور میانگین پنج فعالیت این چنینی در هر روز انجام دهند. این فعالیت‌ها می‌تواند هم برای دوستان انجام شود و هم برای غریبه‌ها؛ هم خودانگیخته و ناگهانی باشد و هم با طرح و برنامه قبلی. مهم نیست که این فعالیت‌ها حتما قابل توجه و بزرگ باشد.

ترویج خوش‌بینی: در این روش، آموزش داده می‌شود که افراد در دفترچه خود بهترین حالت از آینده خود را ترسیم کنند و درباره آن به تفصیل بنویسند.

بمیرسکی گزارش کرده است که افرادی که به مدت سه ماه این تمرین‌ها را انجام داده‌اند گفته‌اند که احساس شادی بیشتری نسبت به قبل دارند. شما نیز می‌توانید این روش‌ها را در یک دوره سه ماهه امتحان کنید. مطمئن باشید ضرر نمی‌‌کنید.
منبع:مجله سپیده دانایی


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بیزاری از شغلتان، شما را بیمار می کند
یک شنبه 26 بهمن 1393 ساعت 21:36 | بازدید : 417 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

شغل شما چیست؟ مهندس، کارمند، کارگر، مسئول بایگانی یک اداره یا فروشنده یک فروشگاه بزرگ؟ شغلتان را دوست دارید؟ هر روز صبح با علاقه و انگیزه از رختخواب بلند می شوید تا سر کار بروید یا برعکس با هزار سختی رهسپار محل کارتان می شوید و طی روز هم مدام چشم به ساعت دوخته اید تا ساعت کاری تمام شود و به خانه بروید؟

اگر جزو گروه دوم هستید و نه تنها کارتان را دوست ندارید و از آن لذت نمی برید بلکه برایتان آزاردهنده نیز هست، باید بدانید و آگاه باشید که سلامت جسم و روان تان در خطر است و باید هر چه زودتر فکری کنید.

 

فقط نداشته ها را نبینید
دوست داشتن یک مسئله کاملا ذهنی است و از نگرش ما نسبت به یک چیز ناشی می شود. وقتی ما کارمان را دوست نداریم و حتی از شغل مان بدمان می آید، دلیلش چیزی نیست جز اینکه بیشتر به جنبه های منفی حرفه خود توجه می کنیم و آنها در نظرمان مهم هستند.

گاهی حتی این نکات منفی را بسیار مهمتر و بزرگتر از آنچه هستند در نظر می گیریم. هنگامی که به هر دلیلی احساس اجبار در کاری می کنیم، همین حس اجبار باعث ایجاد مقاومت در برابر آن می شود و همین امر کار را برای ما سخت تر می کند.

اگر واقعا کارتان را دوست ندارید باید به فکر چاره باشید. در وهله نخست شرایط را بسنجید؛ آیا در آینده امکان پرداختن به کار دیگری که بیشتر دوستش داشته باشید وجود دارد؟ اگر چنین است پس راحت تر می توانید با کار فعلی تان کنار بیایید.

به طور مثال اگر هم اکنون در یک اداره کارمند رده پایین هستید اما همیشه دوست داشته اید معلم باشید و در عین حال به کلاس های زبان انگلیسی می روید، بعد از اتمام دوره های زبان شاید بتوانید به عنوان معلم کار خود را در این رشته که دوستش دارید، شروع کنید. حتی ممکن است به صورت پاره وقت این کار را پیش بگیرید و تا مدتی کار فعلی تان را هم حفظ کنید.

شاید بگویید شغلی را دوست ندارید اما باید خرج خانه و زندگی را بدهیدتو اصلا امکان تغییر شغل بعد از این همه مدت را ندارید پس باید واقع بین باشید و به جای آزار خودتان شرایط را بپذیرید و به جای غر زدن سعی کنید نکات مثبت کارتان را بیابید و حتی خوب است یک فهرست از نکات مثبت و منفی کارتان تهیه کنید. حالا آنها را کنار هم بگذارید، احتمالا در این فهرست نکاتی که باعث دلگرمی شما بشوند پیدا خواهید کرد، حتی اگر یکی از این نکات داشتن همکاران خوب یا درآمدی که چرخ زندگی تان را می چرخاند، باشد؛ پس به جای اینکه تمام مدت به آنچه از نظر شما معایب حرفه تان است تمرکز کنید، نکات مثبت کارتان را در نظر بگیرید.

یادمان باشد رضایت از درون ما نشأت می گیرد و یک حس درونی است. ما باید درون خودمان این احساس را داشته باشیم وگرنه بهانه هایی که به صورت مقطعی ما را خوشحال می کنند و باعث رضایت خاطرمان می شوند زودگذر هستند.

به طور مثال ممکن است یک ارتقای شغلی باعث شود چند ساعت یا حتی چند روز شاد و راضی باشیم اما خیلی زود این ارتقا برایمان عادی می شود و دیگر نمی توانیم با تکیه بر آن شاد باشیم. بنابراین رضایت و شادی را باید درونمان ایجاد کنیم و این امر محقق نمی شود مگر با تغییر نگرشمان نسبت به زندگی.

خودتان را بشناسید
بسیاری از افراد علایق و توانمندی های خود را نمی شناسند. اگر شما علاقه ها و توانمندی های خود را بشناسید و به آنها توجه کنید به طور حتم می توانید زندگی لذتبخش تری داشته باشید. با شناخت علایق تان می توانید در اوقات فراغت به کارهایی که دوست دارید بپردازید و به این ترتیب زندگی تان از یکنواختی و کسالت درمی آید. به این ترتیب بخشی از روز را به کارهایی که دوست دارید خواهید پرداخت و کمتر از اینکه حرفه تان را دوست نداریدآزار خواهید دید.

حتی گاهی می توانید با تکیه بر این شناخت ها و تقویت توانمندی های خود راه جدیدی در حرفه تان بیابید که کارتان را هم برایتان خوشایندتر خواهد کرد.

خداحافظی با پیشرفت شغلی
کسانی که کارشان را دوست ندارند و از آن بدتر از کارشان بدشان می آید، نه تنهاس لامت روانی بلکه سلامت جسمی شان هم به خطر می افتد چرا که همانطور که همه می دانیم روان و جسم ارتباط تنگاتنگی دارند و مشکلات هر یک بر دیگری هم اثر می گذارد.

وقتی روان شما همیشه در معرض فشار است، جسم تان نیز به مرور زمان آسیب خواهد دید. دردهای روانی جسمی که این روزها خیلی ها با آنها دست به گریبان هستند از جمله این دردهای جسمی است که ریشه روانی دارد.

از سوی دیگر، این افراد به دلیل اینکه شغل شان را دوست ندارند ممکن است نتوانند با همکاران خود رابطه خوبی برقرار کنند و چون مدام تحت فشار هستند، ممکن است در برقراری روابط موثر و سالم با سایر افراد هم ناتوان باشند و دیگران آنها را به عنوان افراد عصبی منفی باف، پرتوقع و ایرادگیر بشناسند.

این افراد همچنین شانس کمتری برای پیشرفت و ارتقای شغلی خود خواهند داشت چون واضح است فردی که انگیزه و علاقه لازم را برای انجام دادن کاری ندارد، نمی تواند در آن رشته چندان موفق باشد و همین امر ممکن است برسرخوردگی و ناکامی او بیفزاید.

منبع:هفته نامه زندگی مثبت


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چگونه بر روی کارهای خود بهتر تمرکز کنیم؟
دو شنبه 19 خرداد 1393 ساعت 20:19 | بازدید : 643 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

اصولاً زمانی یک شخص می‌تواند کاری را به‌درستی انجام دهد که بتواند بر روی آن کار تمرکز کند و توانایی آن را داشته باشد که تمام جزئیات مربوط به آن کار را ببیند.
حتماً برای شما هم پیش آمده که بخواهید کاری را انجام بدهید ولی تمرکز کافی را برای انجام آن کار نداشته و نتوانسته‌اید آن کار را به‌درستی انجام دهید، اصولاً زمانی یک شخص می‌تواند کاری را به‌درستی انجام دهد که بتواند بر روی آن کار تمرکز کند و توانایی آن را داشته باشد که تمام جزئیات مربوط به آن کار را ببیند، زیرا انجام یک کار بدون توجه به تمام زوایای پیدا و پنهان آن کار بدون شک نتیجه مطلوب را برای شما به ارمغان نخواهد آورد، لذا توانایی تمرکز بر روی یک کار درآن‌واحد یکی از ویژگی‌های مثبت هر شخص محسوب می‌شود پس در این مقاله ما با یکدیگر راه‌های افزایش این توانایی را با یکدیگر بررسی می‌کنیم.

تمرکز چیست؟
این‌یک سؤال بنیادی است که بایستی به‌درستی موشکافی شود زیرا بدون دانستن تعریفی جامع و شامل از تمرکز نمی‌توانیم به اهداف تعیین‌شده خود دست‌یابیم، تمرکز تعاریف مختلفی دارد ولی بهترین آن‌ها می‌گوید که تمرکز یعنی اینکه ذهن خود را بجای  فکر کردن و درگیر شدن درباره چند موضوع، بر روی یک موضوع خاص متمرکز کنیم. یعنی اینکه زمانی که می‌خواهید کاری را انجام دهید لازم است که به دیگر امور فکر نکنیم تا بتوانیم با حداکثر توانایی ذهنمان گوشه‌های نهان آن موضوع خاص را واکاوی کنیم، زیرا ذهن هر شخص توان خاص و البته محدودی دارد و نمی‌تواند تا هراندازه بخواهد بر روی چند موضوع و یا حتی یک موضوع تمرکز کند پس با فکر کردن به یک موضوع درآن‌واحد می‌توان تمرکز خود را بالا برد که هرچند این قضیه به یک سری دستورالعمل‌ها نیاز دارد که آن دستورالعمل‌ها را یک‌به‌یک با همدیگر مرور می‌کنیم.

 

یکی از اولین گام‌هایی که در این راستا بایستی برداشته شود تصمیم‌گیری برای این است که شما اصلاً در یک‌زمان خاص می‌خواهید به چه موضوعی فکر کنید و یا اینکه چه‌کاری را می‌خواهید انجام دهید، زیرا زمانی که شما برای خود هدف‌گذاری کرده باشید خیلی راحت‌تر می‌توانید بر روی آن هدف خود تمرکز کنید و بقیه موضوعات را که به هدفتان ربطی ندارد و یا اینکه در اولویت‌های بعدی قرار دارند را کنار بگذارید، پس در اولین گام بایستی موضوع موردنظر خود را به‌روشنی و با جزییات بالا تفکیک کنید تا موضوع موردنظر برای تمرکز، به‌روشنی مشخص شود.

در زمینه مشاهده نشانه‌های تمرکز راهکارهای زیادی وجود دارد که یکی از آن‌ها رفتن به تئاتر و یا سینما و مشاهده دیگران است زیرا زمانی که شما در سینما به دیگران نگاه می‌کنید به نکته جالبی پی می‌برید زیرا زمان پخش فیلم و یا اجرای نمایش اکثر حضار بدون اینکه پلک بزنند و یا اینکه با یکدیگر حرف بزنند با تمام وجود در حال تماشای فیلم خود هستند این مشاهده به شما نشانه‌های یک شخص متمرکز را به‌صورت تجربی نشان خواهد داد و نتیجه این تجربه تلاش برای استفاده از تمام حواس خود برای افزایش تمرکز است.

آماده‌سازی شرایط محیطی
از روش‌های مفید برای افزایش تمرکز آماده‌سازی شرایط محیطی است، آماده‌سازی شرایط محیطی بدین گونه است که شما بایستی با توجه به کاری که می‌خواهید انجام دهید محیط آن کار را برای افزایش تمرکز خود مهیا سازید برای مثال شما می‌خواهید مطالعه داشته باشید لذا در راستای افزایش تمرکز خود بایستی شرایط محیطی مطالعه را نیز افزایش دهید بدین‌سان که از مطالعه در نقاط شلوغ خودداری کنید و اینکه وسایلی را که ممکن است تمرکز شما را بر هم بزند را مثل موبایل و تبلت را از خود دور کنید تا بتوانید بدون دغدغه ذهنی به مطالعه خود بپردازید.

از دیگر روش‌های  افزایش تمرکز افزایش آرامش خود است زیرا فردی که آرامش درونی دارد بدون شک مرغ خیال او کمتر از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و بیشتر می‌تواند به یک موضوع درآن‌واحد فکر کند زیرا شخصی  که دارای آرامش درونی است در کل موضوعات ذهنی برای او کمتر وجود دارد و ذهن ایشان کمتر دچار دریفت ذهنی می‌شود، در کل روی‌هم‌رفته تلاش برای آرام بودن بسیار می‌تواند در زندگی شخصیتان به شما کمک کند.

حال گاهی اوقات پیش میاید که شما بر روی کاری تمرکز می‌کنید ولی بعد از گذشت مدتی مشاهده می‌کنید که ذهنتان مشغول یک سری فکر و خیال دیگر می‌شود که در اینجا پیشنهاد ما به شما این است که زمانی که به این مرحله رسیدید دست از کار خود بردارید و برای مدتی استراحت کنید البته بهترین کار در این‌زمانی قدم زدن است شما می‌توانید مدتی را پیاده‌روی کنید و به تمام دغدغه‌های ذهنی خود فکر کنید و برای آن‌ها به‌صورت ذهنی راه‌حلی پیدا کنید تا اینکه وقتی می‌خواهید مجدداً به سر کار خود برگردید دیگر آن موضوعات پریشان کننده برای شما دغدغه ذهنی محسوب نشود.

در ادامه این مقاله برای افزایش تمرکز سه راهکار را که بر روی خروجی‌های دانشگاه کانزاس قرار گرفته بود، تحلیل می‌کنیم که امید است مفید واقع شود. درباره این سه راهکار بایستی خدمت شما بیان شود که این راهکارها در واقع یک سری استراتژی‌هایی هستند که با تمرین و تکرار آن‌ها می‌شود تمرکز خود را تا حد زیادی افزایش داد، البته نبایستی فراموش شود که این‌ها همگی با تمرین و تکرار است که مؤثر واقع می‌شوند وگرنه بدون تأثیر خواهند ماند لذا رمز موفقیت با این راهکارها در تکرار و تمرین است.

1- همین حالا اینجا باش

بعضی اوقات که شما در حال تمرکز کردن بر روی یک کار هستید به‌صورت ناخودآگاه ذهنتان به یک موضوع دیگر به‌اصطلاح پرش می‌کند که این قضیه را پرش ذهن میگویند، حال زمانی که شما مثلاً در کلاس درس هستید و ناگهان متوجه می‌شوید که دچار پرش ذهن شده‌اید بایستی بلافاصله به خود بگویید که ” همین حالا برگرد” تا یک تلنگری به خود داده باشید و سریعاً به موضوع اصلی بحث برگردید، البته شایان ذکر است که این تمرین با گذر زمان نتیجه می‌دهد و شما بعد از چند هفته با تکرار زیاد شاهد این خواهید بود که فاصله بین پرش‌های ذهن شما خیلی بیشتر از قبل می‌شود و شما در واقع متمرکزتر می‌شوید.

2- تکنیک عنکبوت

بعضی اوقات امکان مهیاکردن 100% شرایط محیطی برای ما وجود ندارد و گاهی اوقات چه بخواهیم و چه نخواهیم دچار یک سری عوامل حواس‌پرتی از خارج خواهیم شد، در اینجا مثالی برای شما می‌زنیم که متوجه شوید چگونه می‌شود این قبیل حواس‌پرتی‌ها را نادیده گرفت و بر سر موضوع اصلی خودمان همچون گذشته متمرکز باقی بمانیم، اگر شما با یک تکیه چوب به تار یک عنکبوت مرتب ضربه وارد کنید عنکبوت به‌صورت غریزی به سمت آن چوب حرکت می‌کند زیرا فکر می‌کند که در تارش دامی گرفتار گشته است ولی بعد از بررسی متوجه می‌شود که به کاه دان زده و از غذا خبری نیست! درنتیجه تکرار این عمل عنکبوت ما دیگر پاسخی به تکان‌های تار خود نمی‌دهد و فکر می‌کند که بقیه تکان‌ها هم مثل قبل بیهوده خواهد بود نتیجه این داستان این است که اگر ما تلاش کنیم که نسبت به وقایع اطرافمان بی‌توجه باشیم نتیجه این اتفاق این خواهد بود که دیگر هر صدایی یا حرکتی باعث پرت شدن حواس ما نخواهد شد.

پس برای شروع سعی کنید نسبت به اتفاقات اطرافتان بی‌توجه باشید مثلاً اگر سر کلاس درس یکی از دانشجویان سرفه کرد یا مدادش از روی میز افتاد برنگردید و آن را نگاه نکنید و یا حتی به آن صدا فکر نیز نکنید و یا هنگامی‌که در حال صحبت با دوست خود هستید صرفاً به او توجه کنید و جای دیگری جز صورت او را نگاه نکنید، با انجام این تمرین کم‌کم تمرکز شما حساسیت خود را نسبت به اتفاقات حاشیه‌ای از دست می‌دهد و شما کمتر دچار پرش ذهن می‌شوید.

3- وقت نگرانی

حال شما گاهی مورد هجوم سیلی از افکار و دل‌مشغولی‌هایی می‌شوید که منجر به پرش ذهن شما می‌شود، در این قسمت نگارنده به شما توصیه می‌کند که در طول روز برای خود یک‌زمان را به‌عنوان زمانی جهت رسیدگی به آن دل‌مشغولی‌ها و نگرانی‌ها اختصاص دهید که نتیجه این کار باعث می‌شود  زمانی که فکری رشته افکار شما را پاره کرد بلافاصله به خود بگویید که من برای رسیدگی به این امور وقت مخصوص به آن را دارم پس در حال حاضر بایستی بر روی مشکل فعلی خودم تمرکز کنم، نهایتاً با اختصاص دادن این وقت لابه‌لای جدول برنامه‌های روزانه خود باعث تمرکز بیشتر حواس خود می‌شوید، خیلی جالب است که بدانید در این زمینه نیز تحقیقاتی صورت گرفته است و نتیجه آن بدین شکل بوده که هر کس که از این وقت در برنامه زمانی روزانه خود استفاده کند در حدود 35% کمتر از دیگران دچار پرش ذهن در طول روز می‌شود.

از دیگر روش‌های افزایش تمرکز این است که مثلاً زمانی که شما بر روی موضوعی خاص در حال فکر کردن هستید برای کاهش پرش ذهن خود بیشتر روی جزییات آن موضوع فکر کنید و تا می‌توانید ذهن خود را بیشتر و بیشتر بر روی آن موضوع درگیر کنید تا وقت کمتری برای پریدن و فکر کردن بر روی دیگر موضوعات داشته باشد. البته دانستن سطح انرژی خود در طول روز نیز می‌تواند کمک شایانی برای برنامه‌ریزی شما کند مثلاً اگر شما بدانید که در صبح‌ها از انرژی بیشتری برخوردار هستید می‌توانید موضوعات چالشی را که برای تمرکز بر روی آن‌ها انرژی زیادی می‌خواهد، برای آن‌وقت قرار دهید و مثلاً شب‌ها که از انرژی کمتری برخوردار هستید بر روی موضوعات ساده‌تر کار کنید.

البته از نقطه نظر فیزیکی و محیطی می‌شود مقاله‌ها در راستای تمرکز داد ولی اگر بخواهیم خیلی خلاصه آن‌ها را مرور کنیم مسئله نور و ژست شما هنگام انجام کاری از تأثیرگذارترین عوامل بر روی تمرکز شما خواهد بود.

 

یک دید دیگر
حال مناسب است که از نقطه نظر پزشکی به مسئله تمرکز نگاه کنیم، گاهی مشاهده کرده‌اید که بعد از حدوداً 30 دقیقه تمرکز بر روی یک موضوع ذهن شما به‌شدت خسته می‌شود و بسیار می‌خواهد که از روی آن موضوع بپرد، دلیل این امر بسیار جالب است و تماماً به چرخش جریان خون درون مغز انسان رابطه دارد، سوخت مغز انسان گلوکز است که از طریق خون و اکسیژن درون آن وارد مغز می‌شود حال اگر شما برای مدت طولانی یکجا بنشینید و تحرک نداشته باشید به دلیل این یکجا نشستن سیستم گردش خون شما دچار اختلالاتی می‌شود که مستقیماً بر روی تمرکز شما تأثیر مستقیم می‌گذارد، در این مواقع پزشکان توصیه می‌کنند که بعد از انجام 30 تا 60 دقیقه کار ذهنی اندکی قدم بزنید یا اینکه حرکات کششی انجام دهید تا سیستم خون‌رسانی خود را بهبود ببخشید، از طرف دیگر مکانیسم مغز انسان به‌گونه‌ای است که اطلاعات ورودی را در هنگام استراحت طبقه‌بندی می‌کند پس اگر ما استراحت کافی نداشته باشیم اطلاعات ورودی به‌شدت روی‌هم انباشته می‌شود و استخراج و فراخوانی آن‌ها برای مغز انسان بسیار دشوار می‌شود که نتیجه این قضیه نیز تأثیر مستقیم بر روی تمرکز شما خواهد داشت.

راه‌ها و روش‌های افزایش تمرکز بسیارند که در اینجا با یکدیگر خلاصه  بعضی از مهم‌ترین‌ها را با یکدیگر مرور کردیم، ولی جا دارد که یک روش بسیار مؤثر و مفید دیگر را نیز برای شما دوستان واکاوی کنیم، در این روش که به آن اصطلاحاً روش کلیدواژه‌ها میگویند بدین گونه است که شما بایستی همواره تعدادی کلیدواژه را که معرف اکثر ویژگی‌های فعالیت‌های موردنظرتان است را به خاطر داشته باشید و بعدازاینکه دچار پرش ذهن شدید بلافاصله آن کلیدواژه‌ها را برای خود تکرار کنید زیرا این کلیدواژه‌ها به شما این امکان را می‌دهد که با گفتن یک کلمه به‌سرعت اصل موضوع را در ذهن خود بازخوانی کنید و با سرعت هرچه بیشتر به اصل رشته فکری خود بازگردید.

منبع:فارنت

 


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حقایقی خواندنی در مورد پول و خوشبختی
دو شنبه 19 خرداد 1393 ساعت 20:10 | بازدید : 810 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

از زمان اختراع پول در قرن 19 قبل از میلاد در خاورمیانه شاید این سوال در بین مردم وجود داشته که آیا پول خوشبختی می اورد؟

مطالعات اخیر به جواب هایی در مورد این سوال قدیمی و همیشگی دست پیدا کرده که فراتر از اظهار نظرهای شخصی در این مورد بوده و تا حدود زیادی پایه و اساس علمی و آماری دارد.

علاوه بر این در ادامه به برخی توصیه های ارائه شده در راستای همین مطالعات برای شاد تر بودن در کنار انتخاب های صحیح پولی و مالی اشاره خواهیم کرد.

1. چه جیزی طبقه متوسط جامعه را خوشحال می کند؟
هیچ کس به طور دقیق نمی داند خوشحال  خوشبختی چیست و دقیقا چه مفهومی دارد. چطور شرایط خاص فردی را خوشحال می کند و در مقابل همان شرایط برای فرد دیگری معنای خاصی ندارد و یا بالعکس ناراحت کننده است. مطالعات اخیر نشان می دهد که دو نوع شادی و خوشحالی وجود دارد.

یکی از آنها "تامین احساسی" نام دارد و به تجربه روزانه فرد که شامل میزان خنده، استرس ، عصبانیت ویا لذت بردن است مربوط می شود.

در مطالعه انجام شده در سال 2010 در دانشکاه پرینستون این نتیجه حاصل شد که طبقه پاین اقتصادی جامعه به اندازه کسانی که پول بیشتری درمی آورند شاد و خوشحال نیستند. اما میزان این اختلاف تنها تا یک حد معینی وجود دارد یعنی از یک حد درآمد بیشتر دیگر کسب درآمد بیشتر باعث بروز خوشحالی و شادی بیشتر نمی شود.

در واقع این نوع شادی و خوشحالی به میزان سلامت و ارتباطات سالم بستگی دارد نه به رقم حقوق و دستمزد افراد.

2.سطح بالاتری از شادی و خوشحالی
نوع دیگری از شادی و خوشحالی وجود دارد که آن را "ارزشیابی زندگی" می نامند. این نوع رضایت به چشم انداز فرد از زندگی خود در دراز مدت و پیش بینی رسیدن به اهداف و آرزوهای آن فرد مربوط می شود.

محققین معتقدند این نوع شادی و خوشحالی با بالارفتن میزان درآمد و تحصیلات ارتباط دارد.

مطالعات سال 2013 در دانشگاه میشیگان بر روی 25 کشور مختلف نشان داد که افرادی کع درآمد بیشتری دارند به نظر شادتر و خوش حال تر از کسانی هستند که درآمد کمتری دارند. با این حال هیچ فاکتور ثابتی برای اینکه ارتباط بین پول و میزان خوشحالی و شادی افراد را توجیه کند وجود ندارد. برای مثال به دنبال نقض این مورد در مطالعات انجام شده افرادی وجود داشتنه اند که تا نیم میلیون دلار درآمد داشته اند اما میزان شادی و رضایتشان از زندگی بسیار کمتر از افراد با درآمد پایین بوده است.

3. چه چیز باعت شادی و رضایت در دوران بازنشستگی می شود؟
مطالعات موسسه پول ملی در سال 2013 نشان می دهد شاد ترین افراد بازنشسته کسانی هستند که هیچ گونه بدهی نداشته باشند و یا اینکه بدهی شان صاف شده باشد.

36 درصد بازنشتگان خوشحال و راضی کسانی بودند که بدهیشان تا 7 سال آینده تمام خواهد شد و در مقابل 24 درصد نا راضی قرار می گیرند.

اما چه چیزی باعث می شود که میزان بدهی و وام اینقدر اهمیت داشته باشد؟ افراد معمولا پس از بازنشستگی میزان درآمد و حقوق ثابتی دارند. به همین دلیل در صورت اتمام بدهی شان میزان پول بیشتری برای صرف کردن در امور مختلف دارند و به نسبت میزان شادی و رضایت بیشتری خواهند داشت.

84 درصد افراد مورد مطالعه نیز اظهار داشته اند که ذخیره کردن برای روز مبادا باعث می شود که احساس کنترل بیشتری بر روی زندگی خود داشته باشند و در نهایت رضایت و خوشحالی بیشتری داشته باشند.

4. جطور می توانیم خوشحال تر و راضی تر باشیم
با وجود اینکه میزان شادی ورضایت افراد از زندگی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما می توان به طور عمده آن را نتیجه تصمیمات ما در باره زمان و پول در نظر گرفت.

برای مثال اگر محل سکونت شما در نزدیکی محل کارتان باشد و زمان رفت و آمد شمتا کمت باشد به مراتب نسبت به زمانی که در یک خانه مجلل و به دور از محل کارتنا ساکن باشید احساس شادی و رضایت بیشتری خواهید داشت.

همچنین شیوه زندگی مصرف گرایانه الزاما شادی و خوشحالی به همراه نخواهد داشت  ولی د ر مقابل ارتباطات اجتماعی با میزان رضایت افراد از زندگی رابطه مستقیم دارد.

بنابراین می توان گفت که صرف کردن پول و وقت برای داشتن ارتباط بیشتر با دوستان و آشنایان بسیار بهتر از رفتن به مراکز خرید و صرف هزینه برای خرید اقلام و کالاهای مختلف است.

منبع:بازار خبر


موضوعات مرتبط: روانشناسی , برای زندگی بهتر , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
تماس با ما

سلام دوستان عزیز می خواستم بهتون اطلاع بدم به لطف خدای مهربان پورتال کشکول توانست در مسابقات وبلاگ نویسی استانی رتبه ی اول را کسب کنه !!! شاد باشید و تندرست

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پورتال جامع کشکول و آدرس kashkoul.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 469
:: کل نظرات : 3

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 4
:: باردید دیروز : 3
:: بازدید هفته : 128
:: بازدید ماه : 2322
:: بازدید سال : 8584
:: بازدید کلی : 108680