کشکول پورتال جامع شامل خبر، سرگرمی، روانشناسی، زناشویی، مد، دکوراسیون، اشپزی، پزشکی و ....
از وابسته شدن کودک تان به تبلت با این روشها جلوگیری کنید
جمعه 9 تير 1394 ساعت 8:3 | بازدید : 687 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

وابسته شدن کودک به تبلت

وابسته شدن کودکان به تبلت یکی از معضلات پدر و مادرهای امروزی است

 

وابسته شدن کودکان به تبلت یکی از معضلات پدر و مادرهای امروزی است. در این بین راه هایی برای جلوگیری از وابسته شدن کودک تان به تبلت وجود دارد.

فلاح، کارشناس ارشد روانشناسی : وقتی «آن» را در دستان کودکانه اش می گیرد، چشمان زیبا و انگشتان ظریفش دوان دوان در میان صفحات رنگارنگ «آن» به جستجوی چیزی تازه و سرگرم کننده می دود و وقتی آن چیز را پیدا می کند، مغزش را با تمام نورون های سرزنده و کنجکاوش دو دستی به «آن» تقدیم می کند. تبلت را می گویم که امروز، از همان بدو تولد، تاثیرش را در زندگی فرزندان ما آغاز می کند.

نمونه عینی آن را دور و برمان زیاد دیده ایم : از نوزدانی که با صدای لالایی ضبط شده در تبلت به خواب می روند و چند ماهه هایی که فقط با دیدن فلان کلیپ انیمیشن از صفحه تبلت آرام می گیرند تا کوچکترهایی که با ادای کلمه تبلت زبان باز می کنند.


راهکارهایی که می توانند در کاهش اولیه احساس نیاز کودکان به تبلت، موثر باشند
از چند سال پیش که تبلت برای نخستین بار به دنیای کودکان ما راه پیدا کرد، دیری نپایید که به داستان آنها چسبید؛ کمی بعد پای نگرانی های جدید مانند اعتیاد فرزندانمان به این وسیله هم به زندگی ما باز شد؛ نگرانی هایی که خیلی زود شدّت و حدّت خودشان را به رخ مان کشیدند و ما را واداشتند تا داد کمک خواهی مان را بلندتر فریاد بزنیم.


البته که یک پای این قضیه هم افراط گری های خودمان در آشنا کردن فرزندان مان با فن آوری های روز بوده اما حذف کامل آنها از زندگی کودکان هم راهی نزدیک به سمت هدف نیست. آخر مگر می شود در عصر فن آوری که در و دیوار آن با تبلیغات با شکوه انواع وسایل ارتباطی پر شده است، انتظار داشت که کودک چشمانش را به روی همه چیز ببندد؟ یا مگر می شود وقتی کودک این وسایل را در مهمانی و کوچه و بازار در دست همه اطرافیانش می بیند، برای سر در آوردن از این دنیای نو وسوسه نشود؟!

سوءـتفاهم نشود؛ اصلا نمی خواهم از عصر فن آوری و تحفه های آن دفاع کنم، ( اگر چه با این هجمه ضد فرهنگ، مصرف گرایی، که بلای جان زندگی مان شده، نیازی به دفاع امثال من نیست!) و یا استفاده از تبلت برای بچه ها را توصیه و توجیه کنم؛ فقط می خواهم این را بگویم که ما وقتی می توانیم از فرزندانمان محافظت کنیم که بپذیریم حذف کامل مخاطرات از زندگی خودمان و دیگران غیرممکن است.

آنچه در عوض ممکن و مفید است، آشنایی خودمان و به تبع کودکانمان با تهدیدهای پیش رو و مهارت های تبدیل کردن آنها به فرصت هایی برای خلق یک زندگی خوب و سالم است. تبلت مانند تلویزیون و رایانه به طور کلی بد نیست و در کنار معایبش، خوبی هایی هم دارد؛ بخصوص که به تازگی تبلت هایی خاص کودکان نیز به بازار آمده است.

آنچه بد یا شاید خیلی بد است، اعتیاد به تبلت است؛ پدیده ای که اگر گریبانگیر کودکمان شود، کودکی کردن را از او می گیرد، درست مثل دیگر انواع اعتیاد.
 
چه کار کنیم؟
وقتی می گوییم تبلت باشد ولی اعتیاد به آن نباشد، منظورمان سخن گفتن از یک رویکرد کمی متفاوت، نسبت به پیشگیری از این پدیده شوم است. رویکردی که مانند گذشته، تنها درصدد اثبات تاثیری عرضه محصولات بر رفتار مصرف کننده نیست، بلکه به راهکارهای مدیریت تقاضا توجه می کند. در ادامه با تمرکز بر رویکرد مدیریت تقاضا، راهکارهایی را برای پیشگیری از اعتیاد به تبلت در کودکان، بررسی می کنیم.

عوامل خطرساز اعتیاد به تبلت

برای جلوگیری از اعتیاد کودک تان به تبلت، با او حرف بزنید

 

روش هایی برای پیشگیری از اعتیاد به تبلت در کودکان


1 - هر چه زودتر بهتر
یک اصطلاح خوب درباره پیشگیری، اصطلاح «هر چه زودتر، بهتر» است. می توان گفت، پیشگیری از انواع اعتیاد و از جمله اعتیاد به تبلت، به زمان قبل از تولد و حتی قبل تر، یعنی ازدواج والدین او برمی گردد.

اگر آنطور که در عوامل خطرساز اعتیاد به تبلت گفته می شود، این وسیله گذشته از جنبه سرگرمی و جذابیتی که برای کودک دارد، جبران کننده نبودن ها و کم حوصلگی های پدر و مادرها باشد که این هم نست، باید گفت که دوران اصلی پیشگیری، دورانی است که والدین یکدیگر را به همسری انتخاب می کنند.

انتخاب همسری که به مهارت های همسرداری و فرزندپروری آشناست یا دست کم به آن علاقه کافی دارد، پیش آگهی مثبتی را در رویارویی با مخاطرات آینده نشان می دهد.

2 - خودمان معتاد تبلت نباشیم
اعتیاد نداشتن خود پدر و مادر به تبلت، عامل مهمی است که در پیشگیری موثر است. بدیهی است والدینی که حاضرند هوا ازشان گرفته شود اما تبلت شان نه، فرزندانی به همین سبک و سیاق پرورش خواهند داد.
 
3 - از « حوصله ام سر رفت » کودک تان نترسید تا او به تبلت اش وابسته نشود
عامل دیگری که برای پیشگیری از اعتیاد به تبلت در کودکان مفید است، نترسیدن والدین از «سر رفتن حوصله» بچه هاست. بعضی پدر و مادرها که حوصله بلند شدن صدای بچه یا به هم ریختگی اثاثیه خانه را ندارند، به محض اینکه کودک از سر رفتن حوصله اش شکایت می کند یا حتی پیش از آن، تبلت را به دست او می دهند، او را ساکت می کنند و به این ترتیب این پیام را به او می رسانند که «تو برای پرهیز از سر رفتن حوصله ات که خیلی هم چیز بدی است، نیازمند تبلت هستی!» غافل از اینکه «سر رفتن حوصله» موهبت بزرگی برای خلاقیت کودک است و او بدون نیاز به تبلت هم قادر به آرام کردن این احساس است.
 
4 -برای جلوگیری از اعتیاد کودک تان به تبلت، با او حرف بزنید
ارتباط عاطفی بین اعضای خانواده و توجه آنها به مهارت های گفتگو، عامل مهم دیگری در پیشگیری از اعتیاد به تبلت است. والدینی که هر روز با کودکان خود حرف می زنند (یعنی فقط سوالات بله یا خیر از آنها نمی پرسند، بلکه از آنها می خواهند احساسات شان را بیان کنند) و با حوصله به آنها گوش می کنند، این شانس را دارند که ضمن پیشگیری از به وجود آمدن خلأ روانی در کودک شان، با او درباره عوامل اعتیادزا از جمله تبلت و مضرات آن صحبت کنند.

این والدین می توانند در قالب قصه، نمایش، شعر یا بازی اطلاعات لازم را به کودک شان بدهند. البته شرط اولیه این مسئله آن است که پدر و مادر در این زمینه از آگاهی کافی برخوردار باشند.
 
5 - برای پیشگیری از اعتیاد کودک تان به تلبت اعتماد به نفس او را تقویت کنید
اگر نیاز کودک به احساس اعتماد به نفس و خود ارزشمندی، پیش از آنکه توسط تولیدکنندگان تبلت تأمین شود، مورد توجه والدین قرار بگیرد، اعتماد به نفس و عزت نفسی را در او پرورش می دهد که بدون نیاز به تبلت هم تامین می شود.

برای مثال والدین می توانند قبل از هر کس دیگری زمینه های مناسبی را برای احساس موفقیت فرزندانشان، در حوزه های مختلف هنری، ورزشی و فکری پیدا کنند و موفقیت های کوچک او را ارزشمند بدانند.
 
6 - برای پیشگیری از وابسته شدن کودک تان به تبلت رفت و آمد کنید
مسئله آخر توجه بیشتر به رفت و آمدهای فامیلی است، گردهمایی هایی که رقم زدن خاطرات خوب در زندگی، بدون وجود تبلت را به بچه ها یاد می دهد.
 
وظایف بیرون از خانه والدین برای پیشگیری از اعتیاد کودک تان به تبلت


سهم آموزش و پرورش در وابسته نشدن کودکان به تبلت کم نیست
برای پیشگیری از اعتیاد کودکان به تبلت، نهادهای آموزشی و پرورشی به اندازه خانواده بلکه به موازات آن، اهمیت زیادی دارند. اجرای قانون جهانی ممنوعیت موبایل و تبلت در مدارس، گام مفیدی در کاهش احساس رقابت و نیاز کاذب کودکان نسبت به این وسیله است. گذشته از این، جذاب سازی محیط های آموزشی و تقویت علاقه کودکان نسبت به مدرسه، راه خوبی برای باز کردن مسیرهای گفتگو با دانش آموزان است.

ارائه اطلاعات به آنها درباره فواید استفاده درست و مضرات استفاده نادرست از هر وسیله ای از جمله تبلت هم به دانش آموزان کمک می کند تا در راه انتخاب سرگرمی، صحیح تر قدم بردارند.

به علاوه مهد کودک و مدرسه محیط مناسبی برای آموختن راه های برقراری ارتباط اجتماعی، حل مسئله، شناخت هیجانات خود و شیوه مدیریت کردن آنهاست؛ طوری که کودک برای تامین نیازهای فکری و عاطفی خود کمتر به تبلت احساس نیازمندی کند.
منبع : khorasannews.com
 


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خجالتی ها مشکل روانی دارند؟
دو شنبه 14 خرداد 1394 ساعت 21:4 | بازدید : 264 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

خجالت و کمرویی

خجالت و کمرویی از جمله عواطف اجتماعی است که در رفتارهای اجتماعی برخی افراد بروز می کند

 

دکتر قنبری، روان پزشک: دلتان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید چطور با شما رفتار شود؟ قطعا دوست دارید از شما استقبال  به حرف هایتان گوش داده شود، اما اگر از قضا احساس کنید در جمعی که به آن وارد شده اید معذب هستید و مدام می خواهید خودتان را از نگاه دیگران بدزدید و خدا خدا می کنید کسی با شما صحبت نکند، احتمالا جزو آدم های خجالتی هستید.

خجالت و کمرویی از جمله عواطف اجتماعی است که در رفتارهای اجتماعی برخی افراد بروز می کند. اینکه این حالت از کجا می آید، ذاتی است یا اکتسابی، چقدر از آن طبیعی است و چقدرش آزاردهنده است و راهکارهای مقابله با آن همگی از جمله سوال هایی است که در این گفت و گو به آنها پاسخ داده شده است.

خجالتی بودن چطور تعریف می شود؟
خجالت از جمله رفتارهایی است که می تواند افراد را از زندگی عادی روزمره باز دارد. اغلب افراد خجالتی آنقدر با موضوع خجالتشان درگیر هستند که تیپ شخصیتی به نام تیپ شخصیت اجتنابی به خود می گیرند. این افراد در جمع های ناآشنا سخت وارد می شوند و برای ایجاد دوستی های جدید دچار مشکل هستند و معمولا مشکل جراتمندی دارند.

یکی از مواردی که بیشتر این افراد با آن درگیر هستند در «نه» گفتن است. اگر کاری از آنها خواسته شود که نخواهند انجام دهند نمی توانند به بگویند و اغلب به خاطر خجالتشان مورد سوءاستفاده افراد دیگر قرار می گیرند. فرد خجالتی حتی زمانی که نظر مخالف دارد نمی تواند نظرش را بگوید چون نگران است که طرد شود.

برعکس افراد درونگرا، این افراد میل به دوستی دارند و خیلی علاقه دارند در جمع پذیرفته شوند. ولی از ترس طرد شدن شروع به دوستی نمی کنند چون احساس ترس و اضطراب دارند و فکر می کنند کفایت لازم را برای اینکه مورد قبول جمع واقع شوند، ندارند.

به طور کلی همه این علائم در اختلال شخصیت اجتنابی مشخص می شود. جالب است بدانید که شیوع این اختلال 10 تا 12 درصد است و در آقایان و خانم ها چندان تفاوتی ندارد. سن شیوع آن هم معمولا از نوجوانی است گرچه مزاج خجالتی بودن از بچگی در برخی افراد وجود دارد.

آیا افرادی که اضطراب اجتماعی دارند هم درجاتی از خجالتی بودن را نشان می دهند؟
اصطلاح دیگری به نام ترس اجتماعی هم وجود دارد که خصوصیاتی بسیار شبیه اختلال اجتنابی دارد. قطعا همه ما درجاتی از ترس اجتماعی را تجربه کنیم، مثلا وقتی قرار است سخنرانی داشته باشیم یا به صورت شفاهی درس جواب دهیم. این اضطراب دو نمونه دارد؛ یکی نمود ذهنی و شناختی است که در آن فرد مدام در ذهنش نگران قضاوت دیگران است و می ترسد نتواند از عهده اجرای نقشی که به او سپرده شده بربیاید.

یکی دیگر نمود جسمی است که با حالت برافروختگی صورت، لرزش صدا و دست، تپش قلب و تعریق خودش را نشان می دهد. گاهی اوقات این ترس اجتماعی به قدری زیاد است که در کارهای بسیار پایه فرد هم اخلال ایجاد می کند. مثلا اینکه حتی نمی تواند قیمت یک کالا را بپرسد یا در حضور دیگران غذا بخورد و... که این موضوع باعث می شود از جمع اجتناب کند.

این افراد ولع بودن با دیگران را دارند اما به دلیل ترسی که دارند نمی توانند پیشقدم شوند. گاهی اوقات هم این اضطراب درونی است و دیگران متوجه آن نمی شوند که به این حالت اضطراب اجتماعی گفته شود.

خجالتی بودن با نداشتن اعتماد به نفس چه ارتباط دارد؟
بدون شک این دو ارتباط زیادی با یکدیگر دارند. اعتماد به نفس نقش بسیار مهمی در شکل گیری زیربنای شخصیت اجتنابی دارد. اعتماد به نفس از کودکی شکل می گیرد و دو جزء دارد؛ یکی جزء ژنتیکی و یکی جزء یادگیری.

گاهی اوقات کودکان با خوی محتاط متولد می شوند که این جزء ژنتیکی محسوب می شود و به اصطلاح مزاج نامیده می شود که از کودکی در فرد وجود دارد. مثلا کودکی خجالتی است و مدام پشت مادرش قایم می شود و دیرآشناست، اما اینکه بچه ای مزاج به اصطلاح دیرآشنا دارد و دلیل کافی برای ایجاد اختلال اجتنابی نیست.

خیلی اوقات با تشویق و اعتماد به نفس دادن می توان به تجربه موقعیت های جدید در کودک کمک کرد. اگر در این سن کودک را تشویق کنیم باعث می شود مزاج شرم را اگر هم دارد با اعتماد به نفس زیاد کمرنگ کند.

راهکارهای درمانی برای افراد خجالتی

خجالتی بودن وقتی اختلال است که مانع پیشرفت و باعث نارضایتی فرد شود

 

چطور می توان خجالتی بودن را از درونگرا بودن تفکیک کرد؟
فرد درونگرا ممکن است خجالتی باشد اما این طور نیست که هر فرد درونگرایی خجالتی باشد. یعنی یک درصدی از افراد درونگرا خجالتی هستند و احساساتشان را کمتر بروز می دهند ولی در اغلب موارد افراد درونگرا اصلا خجالتی نیستند و اعتماد به نفس خوبی دارند. این افراد احساساتشان را کمتر بروز می دهند و این ویژگی شخصیتی آنهاست.

 

مرز تشخیص این دو کجاست؟
گرفتن شرح حال در تشخیص این دو نوع شخصیت بسیار کمک کننده است. فرد درونگرا در موقعیت های جدید به هیچ عنوان دچار اضطراب نمی شود. فرد درونگرا تنهایی را ترجیح می دهد و بروز احساسات ندارد و این به هیچ عنوان اختلال محسوب نمی شود ولی اختلال اجتناب که به دلیل خجالت زیاد بروز می کند همان طور که گفته شد نوعی اختلال است و باید درمان شود.

خجالتی بودن اختلال محسوب می شود؟
خجالتی بودن در صورتی اختلال است که هم مانع پیشرفت فرد شود و هم او را ناراضی کند. در غیر این صورت در جوامع شرقی و از جمله جامعه ما درجاتی از خجالتی بودن پسندیده محسوب می شود مثلا اینکه در جوامع غربی تماس چشمی مستقیم تشویق می شود در حالی که در جوامع شرقی این نوع نگاه گاهی بی ادبی محسوب می شود و با توجه به فرهنگ متفاوت است.

راهکارهای درمانی برای افرادی که خجالت مانع از فعالیت های روزانه شان شده چیست؟
برخی راهکارهای درمانی دارویی است. این افراد به علت شکست هایی که در اثر همین مشکل در آنها به وجود آمده ممکن است همزمان دچار افسردگی شوند یا اختلالات اضطرابی دیگر را تجربه کنند. بنابراین در این مواقع دارو به کمک فرد می آید ولی روان درمانی اهمیت بیشتری دارد.

از جمله کارهایی که انجام می شود آموزش جراتمندی است.

در این نوع آموزش به افراد یاد داده می شود تا بتوانند نه بگویند و این خیلی به تمرین نیاز دارد. مثلا به آنها گفته می شود به یک فروشگاه بروند و قیمت برخی اجناس را سوال کنند اما نخرند و از مغازه بیرون بیایند. ذکر این نکته مهم است که برخی اوقات همین ناتوانی در نه گفتن فشاری به فرد خجالتی می آورد که او را پرخاشگر می کند. چون احساساتش را بروز نمی دهد.

یکی دیگر از تمرین ها آموزش مهارت های اجتماعی است، اینکه چطور فرد وارد صحبت شود، چه موضوعاتی را مطرح کند که بتواند در  جمع روند صحبت را ادامه بدهد و گوش دادن فعال داشته باشد و تماس چشمی خوبی داشته باشد. حتی موقعیت حرکتی فرد در توجه اطرافیان به او اثر می گذارد مثلا اگر قوز کند و خمیده باشد و از بدنش درست استفاده نکند نشان می دهد اعتماد به نفس پایینی دارد و جمع به او اعتماد نمی کند و همه اینها مهارت هایی است که فرد خجالتی باید به دست بیاورد.

در روند درمان تکالیف از کم به زیاد است. با توجه به ترس اجتماعی ای که فرد دارد این تکلیف آنقدر انجام می شود تا اضطراب نسبت به آن موضوع کاملا برطرف شود. در مورد اضطراب اجتماعی هم وقتی فرد مثلا سخنرانی دارد و در مدرسه و سر  کلاس باید ارائه داشته باشد داروهایی به او تجویز می شود که اگر مصرف کند اضطرابش کنترل می شود و می تواند اجرای خیلی خوبی داشته باشد. دراصل دارودرمانی برای کاهش اضطراب است.

منبع:هفته نامه زندگی مثبت


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


برای تصمیم گیری بهتر این موارد لازمند
دو شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 8:4 | بازدید : 163 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

تصمیم گرفتن

تصمیم ها مسیر زندگی ما را عوض می کنند

 

تصمیم ها مسیر زندگی ما را عوض می کنند و به همین خاطر است که اهمیت زیادی دارند. یک تصمیم درست می تواند آدمی را به اوج برساند و یک تصمیم غلط می تواند تمام تلاش هایش را بر باد دهد. اگر دوست دارید در زندگی تان تصمیم های درستی بگیرید و احتمال اشتباه کردن را تا حد زیادی کم کنید، بد نیست نگاهی به نتایج تحقیقات علمی انجام شده در حوزه روان شناسی بیندازید و از آنها استفاده کنید.

تو تصمیم بگیر و به تاخیر انداز!
دیده اید بعضی ها عادت دارند هرچیزی را که به آنها می گویید، بی جواب نگذارند و سریع یک جوابی بدهند؟ اینها آدم هایی هستند که معمولا تصمیم های خوبی هم نمی گیرند. چون همچنان به سریع جواب دادن و سریع تصمیم گرفتن عشق می ورزند! برای اطلاع این دست از دوستان عرض می کنیم موقعی که قرار است تصمیم بگیرید، البته تصمیماتی که فوریت ندارند، باید صبر داشته باشید و بلافاصله این کار را انجام ندهید.

تحقیقاتی که در مجله PLOSone منتشر شده، نشان داده اند حتی یک مکث کوچک قبل از تصمیم گرفتن هم باعث می شود تصمیم بهتری گرفته شود! بعضی از تصمیم ها هم نیاز به چند روز فکرکردن دارند و یک لحظه مکث برای شان کافی نیست و این شما هستید که باید فوریت و اهمیت این تصمیمات را درک کرده و برای شان برنامه ریزی کنید. یکی دیگر از نتایج جالب تحقیقات انجام شده در زمینه تصمیم گیری هم خوابیدن است!

بعضی وقت ها و درست زمانی که هیچ ایده ای ندارید باید چه کار کنید، یک چرت کوتاه هم می تواند باعث بازشدن دریچه های تازه ای به سمت ذهن شما شود و به گرفتن تصمیم بهتری بینجامد! پس دفعه بعد که قرار شد یک تصمیم اساسی بگیرید به جای اینکه سریع بگیویید نه یا بله، خوب گوش کنید، خوب فکر کنید و خوب مکث کنید و برای خودتان زمان بخرید.

هوش هیجانی بالا یا پایین؟

تصمیم گیری بهتر

افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند،تصمیم های بهتری می گیرند

 

علاوه بر آی کیو IQ یک هوشی هم هست به اسم EQ که همان هوش هیجانی است. محققان دانشگاه تورنتو متوجه شده اند افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند نسبت به کسانی که EQ پایین تری دارند، می توانند تصمیم های بهتری بگیرند. دلیلش هم این است که این افراد می توانند وجوه مختلف قضیه را از هم متمایز کنند واسترس و اضطراب مربوط بهمسائل دیگر را وارد قضیه تصمیم گیری شان کنند.

در حالی که این قضایا هیچ ربطی به هم ندارند. برای مثال کسی که هوش هیجانی بالای داشته و در حال تجربه یک مشکل خانوادگی باشد و همزمان برایش خواستگار هم پیدا شود، مسئله مشکلات خانوادگی را از کلیت موضوع ازدواج جدا می کند و به قضیه ازدواج به صورت مجزا و بدون دخالت دادن استرس های خانواده اش نگاه خواهدکرد، اما شخصی که هوش هیجانی پایینی داشته باشد، در مورد این مسئله طور دیگری عمل کرده و می گذارد همه چیز با هم ترکیب و مانع تصمیم گیری او شوند. خبر خوب اینکه افراد گروه دوم نسبت به عملکرد اشتباه شان آگاه هستند و به صورت ناخودآگاه می دانند نباید مسائل بی ربط را به هم ربط بدهند و کافی است این آگاهی را به سطح خودآگاه شان منتقل کنند که بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.

استرس چی کارش می کنه؟
دانشمندان یک تحقیق خیلی جالب انجام داده اند و متوجه شده اند استرس می تواند روی نحوه تصمیم گیری آدم ها تاثیر بگذارد، البته تاثیر مثبت! آزمایشی که برای اثبات این مسئله انجام شده هم در نوع خودش جالب بوده. یکی از دست های شرکت کنندگان در طول مدت کوتاهی از تحقیق، داخل ظرف آب یخ قرار داشته و افراد محقق در همین حین از آنها می خواستند تصمیم گیری کنند. جالب است که در شرایط استرس زای چالش ظرف آب یخ، افراد با اینکه وجوه مثبت و منفی انتخاب پیش روی شان را می شنیدند، اما بیشتر علاقه داشتند وجوه مثبت را در نظر بیگرند و از خیر منفی ها بگذرند!

تصمیم های عاقلانه

استرس می تواند روی نحوه تصمیم گیری آدم ها تاثیر بگذارد

 

حالا همین ماجرای ساده را وارد زندگی واقعی کنید. فرض کنید برای یک مصاحبه شغلی با وجود داشتن استرسی تمام و عیار وارد دفتر مصاحبه کننده می شوید. او شروع می کند به توضیح دادن شرایط کار که ممکن است خیلی های شان باب طبع شما نباشند، اما وقتی استرس دارید ذهن شما به صورت ناخودآگاه ویژگی های مثبت را برجسته می کند و به نکات منفی توجه زیادی نخواهدکرد. شاید دلیل این مسئله این باشد که در شرایط استرس زا انتخاب راه حل ساده و میان بر آسان تر به نظر می رسد و فرد می خواهد سریع تر از استرس انتخاب راحت شود؛ غافل از اینکه عواقب بعدی خوشایند نخواهند بود. پس لطفا استرس، بی استرس!

از بیرون نگاه کنید
مجله علم روان شناسی نتایج تحقیق قابل توجهی را منتشر کرده که یکی دیگر از روش های تصمیم گیری مناسب را به ما یاد می دهد. در این تحقیق از زوجها خواسته شد دو وضعیت را تصور کنند؛ اولی، وضعیتی بود که باید فکر می کردند شریک زندگی شان به آنها خیانت کرده و وضعیت دوم، شرایطی بود که باید دوست صمیمی شان را در حالی تصور می کردند که همسرش به او خیانت کرده، بعد هم مجموعه سوالاتی راجع به تصمیم گیری در این دو وضعیت از شرکت کننده ها پرسیده شد.

نکته جالب اینجاست که افراد، زمانی که پای خیانت همسر دوست شان در میان بود، نسبت به زمانی که پای خیانت شریک زندگی خودشان وسط بود، تصمیم های عاقلانه تری می گرفتند. پژوهشگران از همین جا نتیجه گرفتند که بهتر است موقع تصمی گیری در مورد مسائل مختلف و به خصوص مسائل عاطفی و خانوادگی از دید یک فرد بیرونی به قضیه نگاه کنید تا بتوانید ابعاد مختلف ماجرا را بهتر ببینید و تصمیم بهتری بگیرید. اگر فکر می کنید نمی توانید چنین کار کنید، می توانید نظر دوستان صمیمی و قابل اعتمادتان را در مورد مسائلی که در آنها نیاز به تصمیم گیری دارید، جویا شوید و از دید آنها هم به مشکل تان نگاهی تازه بیندازید.

منبع:مجله همشهری تندرستی


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


"اعتیاد به خرید" هم داریم!
چهار شنبه 24 ارديبهشت 1394 ساعت 18:50 | بازدید : 252 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

بیماری اعتیاد به خرید

افراط در خرید می تواند هم برای فرار از مشکلات باشد و هم نوعی تجمل گرایی

 

اگر در پایان هر ماه دخل و خرجتان با هم جور نیست و قسط ها و هزینه های زیادی دارید که پولی برای پرداخت آنها ندارید، اما در اتاق خواب و هال خانه تان از شدت وفور اشیا و کالاهای متنوع جای سوزن انداختن نیست، احتمالا به بیماری «اعتیاد به خرید» مبتلا هستید. توجه به خرید افراطی از دهه 70 میلادی از نظر روان شناسان و جامعه شناسان بیماری تشخیص داده شد. در آن زمان عمل روان شناسی دریافت که خرید افراطی ممکناست واکنشی روانی که خلاهای مهمی در زندگی باشد، هرچند جنس این خلاها طوری باشد که در ظاهر به نظر برسد خرید اعتیادگونه در پرکردن آنها تاثیری ندارد. به هرحال، فارغ از جنبه های نشانه شناختی و روانکاوانه، به طور معمول کسانی که اعتیاد به خرید دارند معمولا کمدها و خانه هایشان پر از لباس ها و وسایل غیرضروری است که اکثرا بیش از یک بار استفاده نشده اند. اگرچه خرید در ایام خاص یا برای مهمانی کاملا طبیعی است اما معمولا کسانی که اعتیاد به خرید دارند سراغ خریدن کفش و پوشاک لوکس می روند و وقتی به مهمانی دعوت می شوند باز هم احساس می کنند سر و وضع مناسبی ندارند.

در این میزگرد سعی شده نگاهی درمان شناسانه برای این حالت ذهنی تبیین شود و البته «بیماری» نامیدن این رفتار نیز مورد بحث قرار گیرد. دکتر نیکنام، روان شناس بالینی و خانواده درمانگر، و کاشی زاده، مشاور و رفتارشناس، هر دو روی این موضوع به تفصیل کار کرده و مراجعان متعددی را که به این عارضه مبتلا بوده اند ملاقات و درمان کرده اند. خلاصه این میزگرد را می خوانید:
 
افراط در خرید فرار از مشکلات است یا نوعی مصرف گرایی و تجمل گرایی؟
کاشی زاده: شما دو موضوع را مطرح کردید که نمی توان گفت از هم جدا هستند. بخش اجتماعی آن مصرف گرایی است و بخش فردی آن رفتاری است که یک سیستم دفاعی آن را ایجاد می کند، یعنی فرد به دلیل فشارهای عصبی که به سن هم مربوط نیست نمی تواند ابراز وجود کافی داشته باشد و اعتماد به نفس پیدا نمی کند. او زمانیکه استرس دارد برای ابراز وجود بلافاصله از لحاظ فردی به سیستمی پناه می برد که هم موضوع را برای چند ساعتی فراموش کند و هم درواقع برای خودش جایزه بخرد و خودش را به نوعی نوازش کند.

 
یعنی کارگرد ناخودآگاه؟
کاشی زاده: بله. اما پس از مدتی به عادت تبدیل می شود که مخرب است. چون این عملکرد در زمان شروع ریشه عصبی داشته است و فرد تفکر منطقی روی آن ندارد، یعنی به نوعی در زمان عصبیت مانند اسباب بازی به آن پناه می برد. زمانی خرید به اعتیاد وسواسی بدل می شود که تفکر در آن نیست و فرد به خودش حس خوبی ندارد. اما قبل از خرید افراطی فرد حس می کند کار اشتباهی کرده یا اینکه اتفاق بدی افتاده که ممکن است او در آن مقصر باشد...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


۴ اثر روانی که فیس بوک بر شما می گذارد
چهار شنبه 21 ارديبهشت 1394 ساعت 10:8 | بازدید : 334 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

آثار روانی فیس بوک, ورود مرتب به فیسبوک, آثار روانی منفی فیس بوک

 

احساسات، هم مثبت و هم منفی، به راحتی از طریق پست هایی که کاربران در شبکه اجتماعی به اشتراک می گذارند، گسترش می یابد.

پژوهشگران در تعدادی از موسسات علمی و دانشگاهی افزون بر خود فیسبوک مطالعات روز افزون درباره این که کاربران با حضور در فیسبوک چه احساسی درباره خود و زندگی شان پیدا می کنند را انجام می دهند. متاسفانه، بسیاری از یافته های آنها چندان برای فیسبوک و افرادی که به این شبکه اجتماعی اعتیاد پیدا کرده اند، خوب نیست.

بنابر یافته های پژوهشگران، استفاده مکرر از فیسبوک با علایم افسردگی در ارتباط است. آنها این مساله را ثابت کرده اند که احساسات، هم مثبت و هم منفی، به راحتی از طریق پست هایی که کاربران در شبکه اجتماعی به اشتراک می گذارند، گسترش می یابد. همچنین، ورود مرتب به فیسبوک بر میزان شادی بزرگسالان جوان تاثیرگذار است. از سوی دیگر، مشارکت منفعل و یا احساس طرد شدن در این شبکه اجتماعی به آثار روانی منفی منجر می شود.

به لطف تمایل ما به مقایسه خود و سبک زندگی مان با دوستانی که در فیسبوک داریم، پژوهشی جدید ارتباط بین استفاده از این شبکه اجتماعی و علایم افسردگی را نشان داده است. این مطالعه که در نشریه روانشناسی بالینی و اجتماعی منتشر شده نشان می دهد هرچه زمان بیشتری را در فیسبوک می گذرانیم، احتمال آن که احساس افسردگی کنیم بیشتر است. مکانیزم اصلی در این زمینه مقایسه اجتماعی است. در نتیجه، دلیل ایجاد چنین احساسی به تمایل ما برای مقایسه اجتماعی خود با دوستان مان باز می گردد.

صرف وقت بسیار زیاد در فیسبوک یا بازدید مکرر از آن ارتباطی مثبت با تمایل به مقایسه خود با دیگران در کاربر ایجاد می کند که این شرایط نیز با افزایش علایم افسردگی در ارتباط است. اگر عکس های منتشر شده توسط دوستان موجب احساس افسردگی در ما می شوند شاید بهتر باشد تا از این شبکه اجتماعی بیشتر فاصله بگیریم...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تاثیرات مثبت و منفی انیمیشن ها روی کودکان
سه شنبه 10 ارديبهشت 1394 ساعت 19:38 | بازدید : 172 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

در بیشتر کارتون ها خشونت فراوانی به چشم می خورد. درست است که در تمام کارتون ها سرانجام شخصیت های مثبت برنده می شوند ولی آنها غالبا با اعمال خشونت به هدف خود می رسند. نظر شما در این مورد چیست؟ در حال حاضر بسیاری از والدین احساس نگرانی می کنند و اعتقاد دارند این کارتون ها، کودکان را موجوداتی خشن، فریبکار و متمرد بار می آورند. ولی آیا واقعا کارتون های خشن مضر هستند؟

 

 انیمیشن ها در قالب کارتون و بازی های رایانه ای تاثیر زیادی در روند رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان دارد. اگر از بعد مثبت بخواهیم به تاثیر انیمیشن بپردازیم می توان به قطعیت گفت برخی از انیمیشن ها که در قالب بازی به کودکان ارائه می شود، تاثیر خوبی روی روند یادگیری آنها می گذارد.

تلویریون و کودک,تاثیر انیمیشن ها روی کودکان

 انیمیشن های خشن می توانند روی شخصیت کودکان تاثیر منفی بگذارند

 

تاثیرات مثبت و منفی انیمیشن ها بر روی کودکان
افزایش مهارت های شناختی در کودکان مانند مهارت دیداری فضایی یکی از ابعاد تاثیرگذار مثبت انیمیشن هاست اما تاثیر انیمیشن ها می تواند منفی نیز باشد. البته تاثیرات مثبت و منفی انیمیشن ها روی کودکان بیشتر از نوجوانان است چون در این دوره از زندگی کودک در حال آموزش اصول و شیوه زندگی کردن است و قسمت عمده شخصیت او در حال شکل گیری، به همین دلیل همانندسازی و الگوبرداری در این سنین باعث می شود که انیمیشن ها تاثیر بیشتری روی کودکان داشته باشد.

کودکان در سنین پایین تر قادر به تمییز دادن بین دنیای واقعی و غیرواقعی نیستند و همانطور که شخصیت شان براساس همانندسازی و الگوبرداری از شخصیت های موجود در انیمیشن ها نیز می تواند روی آنها تاثیر بگذارد، بنابراین انیمیشن ها می توانند باعث فرهنگ سازی شوند و روی نگرش ها و ارزش های افرادی که نسل آینده را می سازند، تاثیر بگذارند و در شکل گیری شخصیت کودکان نقش عمده ای را ایفا کنند.

نقش تربیتی برعهده رسانه نیست
هرچقدر سن کودک کمتر و میزان تماشای انیمیشن های او بیشتر باشد، تاثیرات انیمیشن ها شدیدتر خواهد بود. والدین باید توجه کنند که نقش تربیتی برعهده آنهاست نه رسانه ها. یعنی این والدین هستند که باید بر چگونگی استفاده از رسانه ها روی فرزندانشان نظارت کنند چون سازندگان انیمیشن ها غالبا روی جنبه های تجاری محصولات خود توجه می کنند و کمتر به جنبه های تربیتی انیمیشن ها تمرکز می کنند.

مسئله اینجاست که بیشتر انیمیشن ها جزو تولیدات ایرانی نیست و اگر بر فرض مثال یک انیمیشن غیرایرانی بخواهد روی فرهنگی خاص تاکید کند، این فرهنگ ایرانی نیست و سازندگان روی ترویج فرهنگ و آداب و رسوم کشور خود تاکید می کنند و این موضوع طبیعی است...


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رسيدن به آرامش در 5 دقيقه
سه شنبه 9 ارديبهشت 1394 ساعت 20:6 | بازدید : 214 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

احساس آرامش,آرامش و تمرکز

بستن چشمها يکي از روش هاي به دست آوردن آرامش است

 

ظرف غذا از دست تان سر خورده و در وسط آشپزخانه ريخته است؟ تلفن ميز کارتان مرتب زنگ مي خورد ودست تان بند است؟ چاي روي شلوارتان ريخته، آن را کثيف کرده و جلسه تان 10 دقيقه ديگر شروع مي شود و شما هنوز تايپ گزارش تان را هم تمام نکرده ايد؟ همه خانه تان به هم ريخته است و مهمان ها تا 10 دقيقه ديگر مي رسند؟ اشتباه نکنيد حالا وقت آن است که آرامش پيدا کنيد!

سفر به يک جزيره خوش آب و هوا، پياده روي در جنگل يا لب ساحل در يک آخر هفته رويايي راه حل ايده آلي براي خداحافظي با نگراني ها و استرس هاست ولي خيلي وقت ها ما فقط 5 دقيقه يا کمتر وقت داريم تا خودمان را پيدا کنيم و به آرامش برسيم. راهش را بلد نيستيد؟ نگران نباشيد ما 8 روش را براي رسيدن به آرامش براي تان پيدا کرده ايم.


8 روش براي رسيدن به آرامش در پنج دقیقه
1 - تمرکز: نيازي نيست به سراغ دشت و کوه برويد! 5 دقيقه سکوت و آرامش مي تواند به شما در انجام بقيه کارهاي تان کمک زيادي کند. شواهدي وجود دارد که نشان مي دهد اختصاص دادن يک زمان کوتاه براي آرامش و سکوت در طول روز مي تواند افسردگي و استرس را در افراد کاهش دهد. روي تنفس تان، تمرکز و احساس کنيد همه اضطراب ها از وجودتان خارج مي شود.

2 - شمارش معکوس: وقتي نگراني هاي تان بيش از حد شد، سعي کنيد از يک تا 10 بشماريد و سپس شروع به شمارش معکوس کنيد. وقتي مشغول شمردن و تمرکز روي اعداد هستيد، فکر مصاحبه هاي کاري و مشغله هاي ديگر خانه تان کمرنگ تر مي شود.

3 - بستن چشم ها: کافي است در شلوغي و هياهوي روزمره چند دقيقه پلک هاي تان را روي هم بگذاريد. اين کار يکي از روش هاي بسيار آسان براي به دست آوردن آرامش و تمرکز است....


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اگر کودکمان پرسشی درباره امور جنسی پرسید چه کنیم؟
دو شنبه 20 مهر 1393 ساعت 21:51 | بازدید : 317 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

آموزش مسائل جنسی به کودکان,سوالات جنسی کودک

«مامان من چه جوری به دنیا اومدم؟»،« اول کجا بودم؟»، من چه جوری تو شکمت نفس می‌کشیدم؟»، «من چرا توی عروسی تو و بابا نبودم؟» و... اینها سؤالاتي است که کودک شما از یک دوره‌ای به بعد از شما می‌پرسد و شما باید گوش به زنگ باشید و از قبل جواب‌های‌تان را آماده کنید اما بیشتر والدین برای این سؤالات که در دسته سؤال‌های جنسی قرار دارند خودشان را آماده نمی‌کنند و خیلی اوقات در برابر این پرسش‌ها خجالت می‌کشند و می‌خواهند از جواب دادن طفره بروند. آنها اغلب در اولین برخورد می‌خواهند بدانند کودک این اطلاعات را از کجا به‌دست آورده و چه کسی این مسائل را برای او توضیح داده است.  مشاورین به شما می‌گویند جواب این پرسش‌ها را چطور بدهید.

 

معمولا شروع سؤالات جنسی از3تا 5 سالگی است. مسئله جنسی در کودکان 2 معنی دارد که یکی رابطه جنسی و ارتباط با جنس مخالف است و یکی مفهوم لذت‌طلبی است. این نکته را در نظر داشته باشید که تا وقتی کودک در این مورد سؤال نکرده به او درباره مسائل جنسی توضیح ندهید. باید بدانید اگر در مقابل سؤال کودک به او دروغ بگویید یا حرف‌هایی بزنید که با واقعیت منطبق نیست یا به او بگویید «خودت بزرگ می‌شی می‌فهمی» او را دچار مشکل خواهید کرد. آموزش صحیح باعث می‌شود در آینده مسئله جنسی برای کودک موضوع ویژه و قابل توجهی نشود و حس مسئولیت‌پذیری در رفتار جنسی را به او القا خواهد کرد.

 

اگر کودکی در سنین سه تا پنج سالگی بپرسد « بچه از کجا می آید؟ »، بهتر است به او گفته شود « از شکم مادر ». اگر والدین انتظار کودکی را دارند باید فرزند خود را به موقع از این موضوع آگاه سازند و حتی به او اجازه دهند تا حرکت نوزاد را در شکم مادر لمس کند. کودک ممکن است از مادر بپرسد « بچه چگونه از شکم مادر بیرون می آید؟، مادر در جواب خواهد گفت « زمانی که بچه در داخل رحم به اندازه کافی بزرگ می شود و قادر است در خارج از شکم مادر زندگی کند آنوقت مادر به بیمارستان می رود تا به کمک پزشک بچه از شکم مادر بیرون آورده شود ».

 

چنانچه کودک سئوال کند « رحم مادر چه اندازه است؟ »، مادر می تواند بگوید « بادکنک را که دیده ای، اگر در آن بدمیم بزرگ می شود و اگر بادش را خالی کنیم کوچک می شود. رحم مادر نیز همچون بادکنک زمانی که بچه در درون آن قرار دارد بزرگ می شود و پس از خروج بچه مجددا کوچک می گردد».

 

آموزش‌های قبل از 2 سالگی
برخی آموزش‌های جنسی وجود دارد که از تولد تا 2 سالگی است و فارغ از سؤالات کودک است. بچه‌ها از تولد تا 2 سالگی شروع به کشف بدن خود می‌کنند و به بدن‌شان دست می‌زنند بنابراین والدین باید تا قبل از 2سالگی به کودک نام اندامش را بیاموزند و به او یاد دهند که آن را بپوشاند و مواظب باشد کسی به او دست نزند. وقتی والدین نام‌های خاصی برای اندام‌های تناسلی کودک می‌گذارند که این نام‌ها معمولی نیست، تعلیم جنسی که به کودک داده می‌شود می‌تواند با این پیام باشد که «نباید دست بزنی» یا برعکس توجه بیش از اندازه داده باشد که این در مورد مادر و پسرها زیاد دیده می‌شود. در این صورت كودك نسبت به اندام جنسي خود حساس مي‌شود.

 

آنچه میان روانشناسان در این گونه مسائل اساساً بر آن تاکید می شود، آموزش جنسی کودک بر اساس سن وی و مرحله به مرحله است. آموزش جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمی‌شود، بلکه والدین بایستی از دوران کودکی، این آموزش را آغاز کنند و بدانند که چگونه به تناسب سن فرزند خود به سؤالات جنسی وی پاسخ دهند و این آگاهی بخشی و آموزش فرزند در هر سنی متفاوت است. اگر والدین با برنامه ‌ریزی درست و بلندمدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند، از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.

آموزش مسائل جنسی به کودکان,سوالات جنسی کودک

  به عنوان مثال ممکن است والدین، کودک ۲ یا ۳ ساله ‌ای داشته باشند که مراقبت ‌های خاص خود را لازم دارد. کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوت‌ های جنسیتی می ‌شود و این توجه باعث می ‌شود که کودک راجع به بدن خود کنجکاوی هایی داشته باشد. والدین بایستی مراقب کنجکاوی های بیش از حد او باشند. گاهی کودک سؤالاتی درباره نحوه متولد شدن خود می‌ پرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که می ‌داند باشد و برای پاسخ دهی به سؤال او، ابتدا باید دانست که این سؤال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد، سپس براساس دانسته های کودک به او جواب می‌دهیم.

 

 در 3 تا 5 سالگی این‌طور پاسخ دهید
 بین 3 تا 5 سالگی سؤالات مشخص است. سؤالاتی ازقبیل اینکه «بچه از کجا می‌آيد؟» جواب درست این است که بگویید «از شکم مادر.» وقتی مادری باردار است و انتظار فرزند دوم را می‌کشد بهتر است به کودک خود اجازه دهد شکم او را لمس کند. وقتی می‌پرسد «چطور بیرون میاد؟» توضیح دهید «در شکم مامان چیزی مثل بادکنک هست که وقتی بچه میاد توش می‌تونه بزرگ شه و وقتی بزرگ شد و تونست بیرون زندگی کنه مامان و بابا میرن بیمارستان و با کمک دکتر اونو بیرون میارن.» یادتان باشد سؤال را بی‌پاسخ نگذارید. اگر می‌خواهید درست پاسخ دهید از او بپرسید «چی شد اینو پرسیدی؟» وقتی کودک پاسخ می‌دهد شما می‌توانید حدس بزنید که درک کودک از موضوع چقدر است و با توجه به آن پاسخ دهید.

بعد از 5 سالگی این‌طور پاسخ دهید
بعد از 5 سالگی بچه‌ها درباره رابطه جنسی سؤال می‌کنند. کتاب‌ها و آموزش‌هایی در این‌باره وجود دارند. وقتی کودک این را می‌پرسد صورت‌بندی جنس نر و ماده را به او توضیح دهید. در ابتدا لقاح گل‌ها را برایش توضیح دهید. این یک توضیح شروعی است که بعد به جانوران و ارتباط می‌رسد. «پدر با کمک خانم دکتر سلولی را در شکم مادر می‌کارد و وقتی این دانه در شکم مادر بزرگ شد، تبدیل به بچه می‌شود.» این برای کودک کشف خارق‌العاده‌ای محسوب می‌شود. توجه داشته باشيد اگر سؤال جواب داده نشود او سراغ همسالان خود می‌رود و طبیعی است که اطلاعات نادرستی دریافت می‌کند.

آموزش مسائل جنسی به کودکان,سوالات جنسی کودک

 اگر کودک یا نوجوان پرسشی درباره امور جنسی مطرح می کند، باید تا جایی که امکان دارد به پرسش او در حد خواسته شده پاسخ گفته شود. پاسخ باید بدون احساس شرم، ناراحتی، گناه، ساده در حد سن و درک کودک یا نوجوان و در عین حال خلاصه و صادقانه ارائه گردد. زیرا آنها دوست دارند واقعیت را بشنوند. پاسخها همچنین باید در حد پرسشهای کودک و نوجوان باشد و فراتر از پرسشها پاسخی داده نشود. زیرا موجب خستگی و سردرگمی کودک و نوجوان خواهد گردید. والدین از همان ابتدا باید سعی کنند هنگام بحث درباره اعضای مختلف بدن از لغات صحیح و علمی آنها استفاده کنند و از کاربرد لغات بی معنی و کنایات جدا اجتناب ورزند.

سئوال دیگری که معمولا کودک پیش دبستانی از والدین می پرسد این است که « بچه چگونه به وجود می آید؟ »، والدین در پاسخگویی به این سئوال باید قدرت درک کودک را در نظر گیرند و جوابی ارائه دهند که به خوبی برای کودک قابل فهم باشد. در غیر اینصورت، جواب به جای آنکه آموزنده باشد گمراه کننده خواهد بود. مثلا بچه های خردسال بهتر است از طریق بازی و داستانها متوجه شوند که مثلا یک پرنده چگونه به وجود می آید. برای کودکان در سنین بالاتر می توان ازدواج پرمحبت و زندگی مشترک پدر و مادر و سپس تشکیل جنین را به طوری که قابل درک باشد توضیح داد. اگر جوابهایی ارائه شده با واقعیت و میزان درک و فهم کودک هماهنگ باشد، حس کنجکاوی او را ارضاء خواهد کرد.

 منابع:

مجله سیب سبز
نی نی سایت


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چطوری اسباب بازی بچه ها رو تمیز کنیم؟
دو شنبه 11 مهر 1393 ساعت 21:38 | بازدید : 343 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

اسباب بازی,تمیز کردن اسباب بازی,شستن اسباب بازی کودک

 از آنجائی كه كودكان دائما اسباب بازی هایشان را در دهان می گذارند، به راحتی در معرض بیماریهای مختلف قرار می گیرند و به همین دلیل پاكیزه نگه داشتن اسباب بازیهایشان مسئله مهمی است كه باید به آن توجه كنیم.

به طور كلی دو راه اصلی برای تمیز كردن اسباب بازی ها و سایر وسایل كودك وجود دارد. یك راه، شستن با صابون و آب گرم است. چربی و چرك روی وسایل و میكروبها به این طریق از بین می روند. نیازی به صابون های ضد باكتری نیست و صابون معمولی برای این منظور كافی است.راه دوم،استفاده از محلول های بهداشتی است كه اكثر میكروبهای بیماریزا و خطرناك را از بین می برد اما به خاطر داشته باشید كه قبل از استفاده از آنها باید سطح اسباب بازی را با آب گرم و صابون شسته باشید زیرا علاوه بر میكروب معمولا چرك و چربی هم وجود دارند كه باید ابتدا از بین بروند.
 
محلول های سفید كننده حاوی كلرین كه معمولا در خانه وجود دارند برای میكروب زدائی مناسبند و البته باید قبل از مصرف ،رقیق شوند .برای این كار،یك چهارم فنجان از محلول سفید كننده را در 3.7 لیتر آب حل كنید. وقتی محلول را رقیق می كنید،خطر آن برای كودك هم كم می شود و به این دلیل كه كلرین ظرف چند دقیقه بخار می شود،سمی نیست. می توانید از سایر محلول های تائید شده هم استفاده كنید اما به برچسب روی آنها توجه كنید تا مطمئن شوید سمی نیستند و حتما دستور العمل های روی آنها را اجرا كنید.  

اسباب بازی,تمیز کردن اسباب بازی,شستن اسباب بازی کودک

 مطلبی كه در زیر آورده شده است نیز یك راهنمای كلی در مورد تمیز كردن اسباب بازی های كودك است.
 
اسباب بازی های پلاستیكی كوچك:
اگر بخواهید آنها را در ماشین ظرفشوئی بشوئید،در صورتیكه باتری نداشته باشند میتوان آنها را در ماشین گذاشت و با آب داغ و  پاك كننده شست. با این كار هم ضد عفونی و هم تمیز می شوند.

اگر مایلید با دست بشوئید آنها را در سینك با اسفنج،آب گرم وصابون بشوئید و دقت كنید تكه های غذا، چرك و چربی حتما برداشته شوند. سپس آنها را در مایع رقیق شده ای كه از محلول سفید كننده درست كرده اید قرار دهید و بعد آنها را در هوای آزاد قرار دهید تا خشك شوند.
 
برای اسباب بازی هائی كه باتری دارند،سطح بیرونی آنها را با آب گرم و صابون بشوئید، با محلول سفید كننده پاك كنید و در هوای آزاد بگذارید تا خشك شوند.

اسباب بازی ها و وسائل پلاستیكی بزرگتر، اسباب بازی های فلزی یا چوبی:
سطح آنها را با آب گرم و صابون بشوئید، با محلول سفید كننده پاك كنید و در هوای آزاد بگذارید تا خشك شوند.

اسباب بازی ها و وسایل پارچه ای:
آنها را میتوانید در ماشین لباسشوئی با محلول شستشو و آب داغ بشوئید.
 
نكته دیگر،تعداد دفعاتی است گه باید وسایل و اسباب بازی های كودك را شست. لازم نیست در این مورد وسواس به خرج دهید اما در موارد خاصی حتماآنها را بشوئید مثلا، هر زمان كه كودك غذا میخورد و همزمان بازی هم میكند یا بعد از اینكه سرماخوردگی و یا اسهال كودك بهبود پیدا كرد. اگر كودك اسباب بازی را در دهانش گذاشته،در پایان روز آنها را تمیز كنید. همچنین،خوب است كه سر زمان مشخصی، مثلا در پایان هر ماه هم وسایل كودك را تمیز كنید.  

 

منبع:ninisite.com


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


علل پیدایش دروغگویی در کودکان
دو شنبه 20 دی 1393 ساعت 21:34 | بازدید : 328 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

دروغگویی در کودکان,علت دروغ گفتن کودکان,درمان دروغگویی کودک

علل پیدایش دروغگویی در کودکان

دروغگویی از نظر لغوی به معنی کتمان واقعیت است و بیان سخنی که واقعیت خارج برای گوینده ندارد.

دروغ چيست؟
 دروغ بيان سخن و مطلبي است كه مطابق با واقع وحقيقت نيست. معمولا كسي كه دروغ مي گويد آگاهانه به تعريف حقيقت مي پردازد و امري را تاييد مي كند كه وجود خارجي ندارد. البته اين امر هميشه براي كودكان صادق نيست. چرا كه بسياري از كودكان خردسال و آن هايي كه در مرز سن تشخيص هستند، گاهي بين تخيل و واقعيت فرقي نمي گذارند و سخني مي گويند كه به نظر ما دروغ است. كودكاني كه آگاهانه دروغ مي گويند، معمولا با زمينه سازي ها و تدابيري از پيش تعيين شده اين كار را انجام مي دهند. در اين دروغ گويي ها، نقشه كشي و حساب مطرح است و كودك آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار مي دهد.

علل پیدایش دروغگویی در کودکان
١. دروغ یک نوع انحراف از سلامت روانی است. بدین‌ترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند، کودک دروغگو می‌شود.

٢. ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او می‌شود.

٣. وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ می‌گوید.

٤. داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدین‌ترتیب کودک از بزرگترها تقلید می‌کند.

٥. به شدت توسط والدین و اطرافیان‌شان سرکوب و تنبیه می‌شوند.

٦. والدین و اطرافیان‌شان از آنها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ می‌گوید.

٧. از سوی والدین و اطرافیانش شخصیت وی مورد تهاجم قرار می‌گیرد، لذا برای دفاع از خود دروغ می‌گوید.

٨. بی‌توجهی والدین دربرخورد با کودکان، به‌عنوان مثال والدین گاهی به شوخی دروغ می‌گویند.

در چه صورت دروغگویی کودکان نگران کننده است؟
اگر کودک بعد از سنین پنج تا شش سالگی همچنان به دروغگویی خود ادامه دهد، می تواند جای نگرانی داشته باشد. والدین باید با بررسی علل توسل او به این امر، سعی در رفع کمبودهایی نمایند که در حقیقت عامل پناه جستن او به دروغگویی است. اما معمولاً کودکان در حدود شش تا هفت سالگی، از میزان دروغ های خود می کاهند. آنها در می یابند که دیگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد و فقط در موارد نادر به چنین کاری متوسل می شوند.

پدر و مادر باید الگوی مناسبی برای فرزندشان باشند
هنگامی که والدین به یکدیگر دروغ می گویند، در واقع به کودک می آموزند که تو نیز می توانی این کار را بکنی. شنیدن دروغ های افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد. به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند. ممکن است علت دروغگویی فرزندتان، رفتار خشن و عصبی شما به هنگام بروز اتفاقاتی مانند شکستن گلدان و نظیر آن باشد. در چنین مواقعی به جای تنبیه و دعوا کردن او، می توانید بگویید: «خیلی حیف شد که مثلاً اون گلدون شکست. من اونو خیلی دوست داشتم. اما به هر حال تو که تقصیر نداشتی، اتفاقی افتاد و شکست.» به این ترتیب کودک دیگر دلیلی برای ترس و در پی آن، دروغ گفتن نمی بیند و اگر بار دیگر اتفاق مشابهی رخ دهد به راحتی حقیقت را خواهد گفت.

 

برای درمان دروغگویی باید علل آن به خوبی شناخته شود. برای پیشگیری و درمان دروغگویی والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد خوشایند و ناخوشایند از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. اگر کودک در عمل پی ببرد که والدین و مربیان او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمی‌کنند، به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت.  

دروغگویی در کودکان,علت دروغ گفتن کودکان,درمان دروغگویی کودک

درمان دروغگویی کودک

درمان دروغگویی

شناخت علل
بايد بدانيم كه چرا كودك دروغ  مي گويد و چه انگيزه ها و موجباتي او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از اين دروغ چيست!

 

نشان دادن ارزش راست گفتن

در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی با ارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را در عمل تجربه کند.


دادن آگاهي
پس از شناخت علت يا علل، زمان دادن آگاهي و اطلاعات لازم است. براي مثال كودكي كه در اثر اشتباه در بيان تخيل و واقعيت دروغي گفته است، بايد بفهمد كه واقعيت چيست و خواب و خيال چيست و به او بفهمانيد كه در بيان آن مسئله دچار اشتباه شده  است. به فردي كه در سن تشخيص است بايد تفهيم شود كه سخني را كه گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذيرش پدر و مادر و ديگران نيست و ممكن است روزي اين گونه سخنان زيان و خطر پديد آورند و باعث آبروريزي هايي شوند.

 

اجازه بیان احساسات
کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند. در صورتی که بیان احساسات باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که به تدریج این احساسات را جایگزین احساسات خوشایند سازد و نباید برای احساسش تنبیه شود. برای نمونه اگر کودکی از برادر کوچکترش خوشش نمی‌آید باید به او اجازه داده شود که احساسش را بیان کند.


 ايجاد محيط سالم
محيط خانه و تربيت كودك را از ريا و نيرنگ دور سازيد و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتي آن هايي كه گاهي به شوخي دروغ مي گويند دور كنيد. چرا كه كودك است و جنبه نقش پذيري و تقليد دارد.

 رعايت انصاف
كودك شاهد بي انصافي هاي والدين است. او مي بيند كه پدر يا مادر در اثر اشتباه ظرفي از دستشان مي افتد و مي شكند و كسي نيست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولي همين كه نمونه اين لغزش توسط كودك انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوايي مي كنند. در اين حالت چون كودك انصافي از پدر و مادر نمي بيند و از سوي ديگر مايل به شكست و تحقير شخصيت خود نيست، تن به دروغ مي دهد.

عفو و بخشش
در خانه و خانواده و تربيت فرزندان رعايت انضباط و ضوابط اخلاقي ضروري است ولي زياده روي در اين امر درست نيست. براي واداشتن طفل به راست گويي ضروري است در مواردي از بعضي لغزش ها كه گاهي خودمان هم مرتكب آن مي شويم، چشم پوشي كنيم و او را ببخشيم. حتي رعايت انصاف ايجاب مي كند كه او در مواردي كارهاي جزئي خود را كه علني كردن آن موجب شرم و حياست، از شما پنهان دارد. البته به شرطي كه مخالف با شرع و اخلاق نباشد.

 محدود كردن توقعات
از او انتظار نداشته باشيد كه همه خواسته هاي شما را برآورده كند و كاري كه شما در انجامش ناتوان هستيد و يا تنبلي تان مي آيد، آن را انجام دهيد، او برايتان انجام دهد.

ايمن كردن از مجازات
فرزندان ما بايد در خانه احساس آرامش و اطمينان كنند و مطمئن باشند كه خطاهاي بي اختيار بخشوده مي شود. تنبيه و سرزنش براي مواردي است كه تعمدي در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدي هم سخن راست گفته شود موجب تخفيف در عقوبت بايد باشد.

پند و اندرز
اين امر در كودكان بسيار موثر است چرا كه هنوز با فطرت خود فاصله چنداني نگرفته اند و هنوز درون و ضميرشان پاك و صاف است. بيان اين كه خدا از اين كار راضي نيست و آدم به جهنم مي رود، براي بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.

محبت كردن
به فرزندان بايد محبت كرد به گونه اي كه او گرمي و لذت آن را بچشد و احساس كند، وجود محبت سبب مي شود كه كودك نيازي به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فريب رو نياورد. البته لازمه اين محبت آن است كه در مواردي لغزش او را ناديده بگيرند و اگر هم خطايي مستحق تنبيه انجام داد، او را ببخشند.

 هشدار به كودك
ما معمولا سعي داريم به كودك تفهيم كنيم كه راه او راهي درست و به صواب نيست كه اين سخنان براي همه كودكان قابل فهم نيست اگر چه كودك بايد از قبل بداند كه دوست داشتن والدين چه منافعي براي او دارد و دوست نداشتن چه زيان هايي. بعدها در سنين بالاتر مي توان به او گفت كه اين كار را خدا دوست ندارد و چيزي كه خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنيا و آخرت محروم مي شود.

مچ گيري
در موارد حادتر مي توان موضع شديدتري گرفت و پس از بيان دروغ هايش، آن را به رخش كشيد و به او تفهيم كرد كه ما مي دانيم تو دروغ مي گويي. البته لازم است اين مرحله پس از همه تذكرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعي صورت گيرد و او در اين زمينه احساس حقارت كند، چون هنگامي كه كودك خود را رسوا ببيند سر از كارهاي خطرناكي در مي آورد و دروغ گويي حرفه اي مي شود.

 تنبيه و تهديد
در مواردي كه هيچ يك از مواضع بالا سودي نبخشد و فايده اي ندهد، بهتر است از راه تهديد و يا تنبيه او را از دروغ گويي دور داريم كه البته اين راه، چندان عملي نيست و تنبيه  ما نشان مي دهد كه ديگر در تربيت، كار از كار گذشته است.


 منابع:روزنامه خراسان

 روزنامه شهروند


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


قبل تصمیم گیری کلیک کنید
دو شنبه 19 خرداد 1393 ساعت 20:8 | بازدید : 699 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

اگر می خواهید تصمیمی بگیرید و در بزرگراه های زندگی ، سردرگم شده اید،بهتراست چراغ قوه های تان را روشن کنید.

برای بار اول است که وارد این جاده شده اید ، راهنمایی هم همراه تان نیست ، می خواهید مسیری را طی کنید که نسبت به آن آگاهی ندارید. هوا تاریک است و تمام جاده با نور ضعیف مهتاب روشن شده است ، چگونه می خواهید راه را طی کنید؟

در چنین شرایطی به طور طبیعی باید نگران این باشید که چه اتفاقی می افتد. اگر به راه تان ادامه دهید و فکری برای وضعیت موجود نکنید ، هر قدمی که بر می دارید ممکن است شما را از هدف تان و مسیری که صحیح است،دور تر کند و حتی ممکن است آسیبی هم به شما برسد.

باید فکری کنید . نوری ،چراغی و یا منتظر بمانید تا صبح شود وبتوانید تصمیم بگیرید از کدام طرف حرکت کنید.

حکایت این جاده و مسافرانش ،حکایت زندگی است و ما آدم ها که از صبح ،وقتی چشم باز می کنیم تا آخر شب که می خوابیم در حال انتخاب هستیم .تصمیم گیری های بزرگ و کوچک در طول روز ،آنقدر زیاد هستند که گاهی فراموش می کنیم همین لحظه و همین جا هم به نوعی در گیر« انتخاب کردن» هستیم.شما تصمیم می گیرید که این مقاله را تا انتها بخوانید ویا ادامه ندهید.من به شما پیشنهاد می کنم که تا اخر مطلب با ما باشید اما این شما هستید که تصمیم می گیرید.

از همین تصمیمات کوچک و ساده ،روش تصمیم گیری مهم است تا زمانی که در دوراهی های مهم زندگی باید یکی را انتخاب کنید و در برخی مواقع کار سخت تر می شود و در بزرگراهی چندین راه متفاوت مقابل روی تان قرار می گیرد و آنوقت است که باید بدانید برای انتخاب مسیر صحیح ،نمی شود شیر یا خط انداخت.تصمیم گیری صحیح برای خود قوانینی دارد. برخی از تصمیم های ما در زندگی می تواند به کلی بر روی اینده ی ما و حتی اطرافیانمان تاثیر می گذارد. وقتی میخواهیم رشته ی تحصیلی و یا شغل آینده مان را انتخاب کنیم ، درگیر یک تصمیم گیری مهم هستیم اما مهم ترین تصمیمی که هر فرد می گیرد و بر تمام جنبه های زندگی اش تاثیر می گذارد ، انتخاب همسر است.
 
1- فضای روشن ،انتخاب صحیح
اولین شرط یک تصمیم گیری درست این است که باید این اتفاق در مسیر شفاف صورت بگیرد.همانطور که اگر در یک جاده باشید و نور کافی وجود نداشته باشد ،نمی توانید راه درست را پیدا کنید ، در انتخاب های زندگی نیز باید فضایی ایجاد کرد که تصمیم گیری در شرایطی بدون ابهام و با در نظر گرفتن کلیه ی جوانب صورت بگیرد.البته هر قدر هم که تصمیم گیری بر پایه ی عقلانیت باشد ، باز هم درصدی خطا را می توان برایش متصور شد اما هر چه جوانب کار بیشتر سنجیده شود ، می توان امیدوار بود که تصمیم صحیح تری و ضریب خطای کمتری ،گرفته شده است.

 2- وقتی فکر ها جمع می شوند
یکی از عادت های خوب انسانهای موفق ، مشورت و همفکری در مسائل زندگی است. هر قدر هم از نظر خودتان تمام جوانب کار را سنجیده باشید اما باز هم مطمئن باشید که چند فکر بهتر از یک فکر عمل خواهد کرد.البته تصمیم گیرنده ی نهایی شما هستید اما وقتی نظر دیگران را هم دریک مورد خاص بشنوید و تحلیل های آن ها را مورد توجه قرار دهید ،ممکن است که قسمت هایی از موضوع که از چشمان شما مخفی مانده است،نمایان شود و در تصمیم نهایی تان تاثیر بگذارد.
 
3- یک پیش نیاز اساسی
یکی از ملزومات یک تصمیم گیری صحیح، تحقیق در آن موضوع است.چیزی که در فرهنگ ما در مورد ازدواج تقریبا به صورت یک رسم در آمده و در اغلب موارد ،دختر و پسر بعد از آشنایی اولیه ،در مورد فرد مورد نظر و خانواده اش ،تحقیق می کنند.تحقیق برای انتخاب و اطمینان از جنبه هایی که در فرصت کوتاه قابل بررسی نیست،یک راهکار مناسب است. حتی زمانی که رشته ی خاصی را برای ادامه ی تحصیل انتخاب می کنید ، پرس و جو از چند نفر که ان رشته را خوانده اند وپرسش هایی از چگونگی درس و بازار کار آن می تواند به شما کمک کند واقع بینانه تر عمل کنید.
 
4 - فرار از مسئولیت
برخی برای آنکه از مسئولیت انتخاب های شان شانه خالی کنند و در صورت اشتباه ،تقصیر را گردن تقدیر و روزگار بیندازند ، به استخاره و فال روی می آورند که انتخاب صحیحی نیست.البته توکل بر خدا در هر کاری لازم و ضروری است اما به شرطی که در هنگام تصمیم گیری بر پایه ی عقل و شواهد موجود ،تمام تلاش تان را برای استفاده از فرصت انتخاب که خداوند به انسان داده است ، بکنید.

زندگی و حرکت در جاده ی آینده نیاز به تحقیق،تعقل و بررسی های شفاف و همفکری دارد.وقتی تمام این جوانب را رعایت کردید ، با توکل بر خدا می توانید در جاده ی زندگی قدم بردارید.
منبع: تبیان


موضوعات مرتبط: روانشناسی , مشاوره خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
تماس با ما

سلام دوستان عزیز می خواستم بهتون اطلاع بدم به لطف خدای مهربان پورتال کشکول توانست در مسابقات وبلاگ نویسی استانی رتبه ی اول را کسب کنه !!! شاد باشید و تندرست

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پورتال جامع کشکول و آدرس kashkoul.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 469
:: کل نظرات : 3

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 3
:: بازدید هفته : 125
:: بازدید ماه : 2319
:: بازدید سال : 8581
:: بازدید کلی : 108677